برای اینتر و سیتی هفتهی اول مسابقات لیگ قهرمانان فصل جدید یادآور رویارویی ۱۵ ماه پیش این دو تیم در استادیوم آتاتورک استانبول بود؛ جایی که اینتر برخلاف پیشبینیها شب سختی برای سیتی رقم زد و حتی اگر لوکاکو کمی دقت بیشتری در ضربات آخر به خرج میداد، میتوانست مانع دستیابی گواردیولا به سهگانه شود. گرچه سیمونه اینزاگی سرمربی اینتر قبل از بازی گفته بود به فکر آن بازی و انتقام نیست، سخت بتوان تصور کرد که اشتیاق وافر اینتر برای نتیجه گرفتن در این بازی بدون نیمنگاهی به این سابقه بوده باشد.
۱. در این بازی اینتر اینزاگی مثل همیشه با ترکیب ۲-۵-۳ وارد زمین بازی شد. نکتهی مهم در ترکیب اینتر این بود که این تیم با هفت تغییر نسبت به بازی یکشنبه برابر مونتزا وارد زمین شده بود. به جز دیمارکو وینگ چپ اینتر – که در دقایق پایانی آن بازی احساس ناراحتی کرد و به دلیل تمام شدن تعویضها، اینزاگی جای او را با کارلوس آگوستو که در آن بازی مدافع میانی سمت چپ بود، عوض کرد – باقی بازیکنان به دلیل جدول پرفشار به صورت چرخشی در این دو بازی به کار گرفته شده بودند. هاکان، بارلا و باستونی بازیکنانی بودند که میشد گفت در برابر مونتزا به آنها استراحت داده شده بود و در این بازی به ترکیب برگشتند. سایر تغییرها نیز شامل بازی کردن زیلینسکی به جای میخیتاریان، طارمی به جای لائوتارو، آچربی به جای دیفرای و بیسک به جای پاوارد بود.
در سمت مقابل، منچستر سیتی با ترکیب آشنای این فصل خود یعنی ۱-۴-۲-۳ وارد زمین شد. در این سیستم ریکو لوییس بازیکن هیبریدی است که مدام بین مرکز زمین و سمت راست خط دفاع در حالت مالکیت و عدم مالکیت جا عوض میکند. دو فصل پیش که این دو تیم در فینال با هم روبرو شده بودند، این نقش هیبریدی را جان استونز و با تغییر میان محور دوگانه و مدافع میانی ایفا میکرد. پپ از آن زمان تا حال به سیستم بازی جدیدی رسیده و پروفایل لوییس برای ایفای این نقش دوگانه شاید یکی از مناسبترین گزینهها باشد. دیبروینه و سیلوا پشت سر هالند در نقش «شماره دو دوگانه» به کار گرفته شده بودند، ساوینیو وینگر راست بود و در سمت چپ نیز گریلیش به دوکو ترجیح داده شده بود.
۲. تیم اینتر دفاع را درست از نیمهی زمین توسط دو مهاجم خود شروع میکرد و دفاع فشرده در نزدیکیهای محوطهی جریمه را در دستور کار داشت، به صورتی که همیشه سه مدافع میانی آنها مراقب حرکات هالند بودند و از نرسیدن پاسهای بازیکنان سیتی به او اطمینان حاصل میکردند. مثلث زیلینسکی، چالهاناوغلو و نیکولا بارلا نیز با فشار بر روی سه هافبک جلویی تیم منچستر سیتی سعی داشتند فرصت بازیسازی درست را از این تیم بگیرند. یکی از مهمترین نکات در شیوهی دفاع تیم اینتر، دادن ماموریت به باستونی برای حمله به بازیکن صاحب توپ در فضای بین خطوط بود. خصوصا در نیمهی اول، بارها این صحنه مشاهده شد که باستونی از خط دفاع پنج نفره جدا میشد و به فضای بین خطوط و جایی که بازیکن سیتی صاحب توپ شده بود – یا در آستانهی دریافت توپ بود – میرفت و معمولا با موفقیت توپ حریف را در این منطقه خراب میکرد. این یکی از مهمترین تمهیدات اینزاگی برای مقابله با بازیسازی بازیکنان بسیار خطرناک پشت مهاجم سیتی بود. باستونی در دفاع کلیدی درون محوطه هم حضور فعال داشت و در همان اوایل بازی با قطع توپ به موقع از جلوی پای هالند مانع گلزنی سیتی شد. نقش ویژهی باستونی در این بازی باعث شده بود او مانند همیشه نتواند در بازیسازی شرکت کند، حمل توپ به سمت جلو داشته باشد و پاس کلیدی بدهد و این در نمرهی آماری او در این بازی تاثیر منفی داشت، اما با لحاظ کردن نقش ویژه و غیرمعمول تخریبی که اینزاگی به او داده بود، میتوان او را یکی از مهمترین بازیکنان اینتر در کسب این یک امتیاز دانست.
۳. در سوی دیگر میدان، دفاع تیمی منچستر سیتی نسبتا متزلزل بود و هر ضدحملهی اینتر منجر به ایجاد خطر روی دروازهی سیتی میشد. نقشهی بازی تیم اینتر تغییر وضعیت سریع از دفاع به حمله توسط هافبکهای این تیم بود. حفظ فشردگی خط دفاع و گرفتن فضای بین خطوط از بازیسازهای سیتی باعث میشد که این تیم برخلاف آنچه معمولا از تیم گواردیولا میبینیم، در این بازی پاسهای اشتباه مهلکی در فاز بازیسازی در یکسوم دفاعی حریف بدهد. اینتر نشان داد که کاملا برای این لحظات برنامه دارد. بارلا و زیلینسکی با حمل توپ و هاکان با پاس مستقیم در این شرایط سعی میکردند مهاجمان تیم – معمولا طارمی که کمی عقبتر بود – را پیدا کنند و در چند مورد این پاسکاری دقیق در ضدحمله موجب ایجاد خطر روی دروازهی سیتی شد، اما در نهایت آنها در ایجاد ارتباط نهایی و زدن ضربهی آخر موفق نبودند. در مجموع نیمهی اول را میتوان نیمهی موفق اینتر در اجرای نقشهی خود دانست. آنها علیرغم اینکه توپ را کمتر در اختیار داشتند، در رسیدن به دروازهی حریف و ایجاد موقعیت و همچنین تولید شاخص متوسط گل یا xG در نیمهی اول آماری تقریبا برابر با سیتی خلق کردند.
۴. در نیمهی دوم و خصوصا با نزدیک شدن به دقیقهی ۶۰، شرایط کمی متفاوت شد. کوین دیبروینه که در اواسط نیمهی اول کمی احساس ناراحتی میکرد، جای خود را به گوندوغان داد و فودن هم به جای ساوینیو که نیمهی اول چندان خوبی نداشت، وارد زمین شد. سیتی در نیمهی دوم بعد از تعویضهای خود جان تازهای گرفت و هم در دفاع و هم در حمله عملکرد بسیار بهتری نسبت به نیمهی اول داشت. آنها با وجود دفاع فشردهی تیم اینتر توانستند موقعیتهای زیادی را در نیمهی دوم ایجاد کنند، ولی آنها هم مانند اینتر دقت لازم برای گل کردن موقعیتهای خود را نداشتند و از ۲۲ شوتی که به سمت دروازهی اینتر روانه کردند، فقط ۵ شوت در چهارچوب بود، در حالی که ۱۶ تا از شوتها را از داخل محوطهی جریمه شلیک کرده بودند. سیتی در این بازی در حالی بدون گل زده زمین بازی را ترک کرد که ۲.۳۵ xG را از خود به جا گذاشته بود تا نشان دهد پپ گواردیولا باید فکری به حال گلزنی تیم خود، در روزهایی که روز هالند نیست، بکند. در دو مورد ایلکای گوندوغان با ضربات سر از فاصلهی بسیار نزدیک و یک بار هم گواردیول با شوتی که بدون بازیکن معارض از داخل محوطهی جریمه زد، شانس این را داشتند که کار را تمام کنند، اما تمام این ضربات با بیدقتی و همچنین جاگیری خوب سومر دروازهبان اینتر که روز بسیار خوبی داشت، منجر به گل نشد. اینتر نیز نه به اندازه نیمهی اول ولی در این نیمه هم توانست یکی دو بار به دروازهی سیتی نزدیک شود و خصوصا طارمی نقش بسیار مهمی در ترنزیشن تیم از دفاع به حمله داشت و معمولا وظیفهی خود را در انتقال به خوبی ایفا میکرد؛ اما باز هم بیدقتی در ضربات آخر این بار توسط دارمیان و میخیتاریان باعث شد اینتر هم نتواند به گل برسد.
۵. یکی از نکاتی که در این بازی جلب نظر میکرد، تغییر عملکرد ساویو نسبت به ابتدای فصل است. دیگر خبری از آن وینگر خلاق و شادابی که با حرکات انفجاری و فرارهای خود مدافعان را ناتوان میکرد، نیست. او که در ابتدا خاطرات روزهای خوش ریاض مارز الجزایری را برای هواداران سیتی زنده کرده بود، اکنون در سیستم بازی تیم گواردیولا تبدیل به جک گریلیشی شده است که در سمت راست بازی میکند. باید دید در ادامه عاقبت این وینگر جوان برزیلی در منچستر سیتی چه خواهد شد و آیا میتواند سبک بازی قبلی خود را بازیابی کند یا خیر. البته ذکر این نکته لازم است که پپ گواردیولا از وینگرهای خود وظایف متنوع و بسیار متفاوتی میخواهد. برای همین شاید ساوینیو هرگز نتواند آزادی عملی را که در جیرونا داشت، در سیتی بیابد. خصوصا در سیستم جدید پپ که چهار بازیکن هجومی تقریبا روی یک خط پشت سر هالند قرار میگیرند، وینگرها وظیفه دارند در فضای کم با بازیکنان کناری حرکات ترکیبی انجام بدهند و برای ساوینیو که در جیرونا عادت به داشتن فضا و شعاع حرکت زیاد داشت، سازگاری با این امر کمی دشوار است.
۶. اینزاگی در نیمهی دوم با تعویضهای خود سعی کرد قدرت بدنی و ذهنی تیم خود را برای بازی بینقص در برابر بازیسازی سیتی در فضای شلوغ جلوی محوطه حفظ کند. گرچه این اتفاق با نرخ موفقیت نیمهی اول رخ نداد، اما سرانجام در کسب یک امتیاز موثر بود و اینتر با دست خالی اتحاد را ترک نکرد. اینزاگی در این بازی دوباره ثابت کرد که همچنان یکی از بهترین ۲-۵-۳ های حال حاضر اروپا را به نمایش میگذارد و اینتر او میتوانند کابوس هر تیمی باشد؛ حتی تیمی که بدون توفق در لیگ برتر انگلیس رقبا را درو میکند. البته برای اینکه زهر تیم او بیشتر شود، بازیکنان باید دقت خود را در تمامکنندگی افزایش دهند.
سیتی نیز بار دیگر با این حقیقت مواجه شد که در صورت مهار هالند، ماشین گلزنی این تیم، سایر بازیکنان قدرت تمامکنندگی بالایی ندارند و ممکن است مانند این بازی علیرغم ایجاد موقعیت از تبدیل آن به گل عاجز باشند. گرچه در بیشتر بازیها و خصوصا برابر تیمهای ضعیفتر تیم پپ با ایجاد موقعیت پشت موقعیت این مشکل را رفع میکند، اما این بازی نشان داد که برای رقابت در سطح اول اروپا و رویارویی با تیمهای قدر، آنها نیز نیاز دارند قدر موقعیتها را بهتر بدانند و صرفا به هالند برای گلزنی متکی نباشند.
یک پاسخ
سلام.
خسته نباشید. عالی بود؛ فقط در جایی که نوشته شده بود مثلث زیلینسکی، چالهاناوعلو و نیکولو بارلا روی سه هافبک جلویی سیتیزنها فشار وارد میکنند، منظور چه افرادی هست؟