* این مقاله قبل از هفتهی آغازین سری آ تکمیل شده است. میلان در نخستین بازی فصل در سنسیرو برابر تورینو قرار گرفت که در دقایق پایانی با گلهای موراتا و اوکافور از شکست خانگی گریخت تا اولین بازی رسمی فونسکا روی نیمکت میلان با نتیجه مساوی به پایان برسد.
میلان پس از دورهای طولانی با استفانو پیولی، حالا با فونسکا وارد دوران جدیدی شده است. رفتن پیولی اتفاقی دور از انتظار نبود و ناقوس خروج او از مدتی پیش به صدا در آمده بود. هواداران میلان انتظار داشتند که جایگزین پیولی یک مربی کلاس جهانی باشد که بازگشت این تیم را به دوران طلایی تسریع کند. آیا فونسکا میتواند آن مربی بزرگی باشد که هواداران منتظرش بودند؟ این سوالی است که پاسخ آن در نمایشی چند پردهای هویدا خواهد شد. در این مقاله قصد داریم به پردهی اول این نمایش یعنی آمادهسازی پیشفصل بپردازیم.
کوتاه در مورد پائولو فونسکا
پائولو فونسکا سرمربی پرتغالی جدید میلان سابقهی هدایت تیمهایی چون پورتو، براگا، شاختار دونتسک، رم و لیل را در کارنامه دارد. مهمترین موفقیت این سرمربی ۵۱ ساله را باید سه دوره قهرمانی متوالی با شاختار در لیگ برتر اوکراین دانست، گرچه حتی در تیمهایی که تحت هدایت او به عناوین قابلتوجه نرسیدهاند، شکل بازی تیم طوری بوده که معمولا هواداران خاطرات خوبی از دوران مربیگری او دارند. رویکرد تهاجمی و فوتبال تماشاگر پسند از محورهای مهم فلسفهی فوتبال فونسکا است و به قول خود او، نتیجه بدون بازی زیبا چیزی کم دارد.
سبک بازی تیمهای فونسکا در گذشته
سبک مورد علاقهی فونسکا، فوتبال مالکیتمحور است. بازیسازی هوشمند از عقب، حرکات ترکیبی و تاکتیکهای متنوع هجومی از دیگر نکات مهم سبک بازی او است. سیستم مورد استفاده و مورد علاقهی او در اکثر تیمهای قبلی ۱-۳-۲-۴ بوده است. هرچند که او خیلی دگم نیست و در صورت نیاز و اجبار، برای تغییر سیستم پایه سرسختی زیادی از خود نشان نمیدهد (او در فصل دوم در رم، سیستم خود را به ۱-۲-۴-۳ تغییر داد). بر اساس مصاحبهی فونسکا با The Coaches’ Voice، خواستهی او از هافبک دفاعی تیمش حضور در بین دو مدافع وسط تیم برای شروع بازیسازی از عقب زمین است.او همچنین از دفاعهای کناری خود میخواهد که بالا بازی کنند. در ادامهی تشریح سبک بازی تیم، فونسکا وظیفهی بازیکن پست ۱۰ تیمش را در هنگام بازیسازی، عقبتر آمدن در زمین عنوان میکند. او همچنین از وینگرهای تیمش میخواهد که محدود به فضای کنار خط نباشند و متمایل به مرکز زمین بازی کنند.
پیشفصل میلان
میلان پیشفصل خود را با بازی در برابر راپید وین آغاز کرد؛ جایی که میلان در غیبت اکثر مهرههای اصلی خود به دلیل حضور در تعطیلات پس از مسابقات یورو از حضور آنها بیبهره بود. در این بازی فونسکا در هر نیمه از ترکیب متفاوتی استفاده کرد. میلانیها که هنوز بدنهایی ناآماده داشتند، نتوانستند بازی خوبی از خود به نمایش بگذارند. توموری و کالولو – که معمولا بازی با پای قابلقبولی دارند – در این بازی ضعفهایی در این زمینه از خود نشان دادند. پوبگا بارها نشان داد که با توپ بازیکن بسیار ضعیفی است و قادر به حمل توپ و پیش بردن آن نیست. عدلی دیگر هافبک میلان، حداقل در زمینهی پخش توپ، بازی نسبتا خوبی ارائه کرد. اما در مجموع میلان به عنوان یک تیم در خط میانی عملکرد خوبی نداشت؛ البته در چند صحنه توانست توپ را از کنارهها جلو ببرد و موقعیت بسازد. تک گل میلان را در این بازی، فلورنتزی به ثمر رساند که به همراه بنناصر در نقش غیرتخصصی محور دوگانه بازی میکرد. این گل روی پاس زیبای دنیل مالدینی که در نقش نه کاذب بازی میکرد، به ثمر رسید. حالا دیگر هیچکدام از این دو بازیکن در دسترس فونسکا نیستند. فلورنتزی با مصدومیت شدیدی مواجه شده که با توجه به سنوسالش آیندهی فوتبال حرفهای او را تهدید میکند و مالدینی هم پس از چند سال بازی به صورت قرضی در تیمهای مختلف، سرانجام با یک انتقال دائمی به مونتزا پیوست.
پس از این بازی میلان برای انجام سه بازی دوستانه در تور پیشفصل به آمریکا رفت. تمامی بازیکنانی که در بازی قبل بازی کرده بودند به جز چاکا ترائوره، همراه میلان به آمریکا سفر کردند. میلان در بازی اول به مصاف منچستر سیتی رفت. آنها در این بازی موفق شدند ۳-۲ سیتی را شکست دهند. یکی از نکات مثبت بازی برابر سیتی این بود که دو گل اول میلان با استفاده از یک الگوی هجومی تکرار شونده به دست آمد، یعنی ایجاد برتری عددی در سمت راست و ارسال پاس به منطقهی خلوتتر. حاصل این کار دو ارسال از چوکوئزه و گلزنی لورنتسو کولومبو بود. البته کولومبو نیز همان شب به ایتالیا برگشت تا برای چهارمین فصل پیاپی با یک قرارداد قرضی، این بار به امپولی برود.
از نکات قابل اشاره در ساختار دفاعی میلان فضای بین توموری و چاو، دو مدافع میانی تیم، بود که به خوبی پوشش داده نمیشد و گل دوم سیتی نیز به وضوح نتیجهی همین ضعف پوشش بود. علاوه بر آن، توموری در این بازی نیز با توپ راحت نبود و این نیز باعث بروز مشکلات دفاعی در تیم شد. این ضعف توموری در شکل بازی فونسکا نمود بیشتری دارد و او اگر میخواهد همچنان مدافع وسط ثابت تیم باشد، باید استانداردهای لازم برای دفاع وسط فوتبال فونسکایی را که تسلط به توپ شرط اول آن است، در خود تقویت کند.
کالابریا نیز مانند همیشه در نبردهای یک به یک مقابل وینگرهای باکیفیت ناکام بود و نشان داد که همچنان نمیتوان روی او در بازی برابر تیمهای بزرگ حساب کرد.
میلان در بازی سوم به مصاف رئال مادرید رفت و در این بازی نیز پیروز شد. تک گل میلان توسط چوکوئزه روی پاس لیبرالی به ثمر رسید و این نتیجه تا پایان بازی بر جای ماند. عملکرد نه چندان جالب هافبکهای میلان در بازیهای قبل باعث شد که فونسکا لوفتوسچیک را یک خط عقبتر بیاورد و در کنار بنناصر به عنوان محور دوگانه به کار گیرد. از دیگر نکات قابل اشاره در این بازی، عملکرد مناسب یونس موسی در خارج کردن تیم از فشار پرس حریف بود.
در آخرین بازی تور تابستانی آمریکا، میلان به مصاف بارسلونا رفت. در این بازی فونسکا از سالماکرز در پست دفاع راست استفاده کرد. او که ذاتا یک وینگر است، در این پست غیرتخصصی راحت نبود و بارها از جریان دفاعی جا مانده و فضای زیادی به رافینیا، وینگر چپ بارسلونا، میداد. گل اول بارسا نیز روی اشتباه مسلم سالماکرز به دست آمد تا بیشتر ثابت کند که روی او نیز نمیتوان به عنوان یک دفاع راست مطمئن حساب باز کرد.
در این بازی پولیسیک در پست شماره ۱۰ نمایش بسیار خوبی داشت. او با تحرک مداوم او در مرکز زمین و نیمفضاها، بارها نظم دفاعی بارسا را به هم ریخت و روی هر دو گل میلان تاثیر مستقیم داشت و با یک گل و یک پاس گل، بهترین بازیکن میلان بود. دیگر بازیکن خوب میلان در این بازی، مالیک چاو بود که نسبت به بازیهای قبلی، پیشرفت قابلتوجهی از خود نشان داد.
سرانجام در آخرین بازی پیشفصل، میلان در سنسیرو به مصاف مونتزا رفت. این بازی تحت عنوان جام سیلویو برلوسکونی برگزار شد؛ رقابتی که توسط مالک درگذشتهی مونتزا – که در سالهای طلایی میلان مالک این باشگاه بود – بنیان گذاشته شده بود.
در این بازی میلان تقریبا ترکیب کامل خود را در اختیار داشت. دیگر تفاوت این بازی نسبت به سه بازی قبل، ضعیفتر بودن حریف و عقبتر بودن بلاک دفاعی مونتزا بود. در این بازی بیش از پیش شاهد حضور مدافعان کناری میلان مخصوصا تراچانو در بالای زمین برای باز کردن دفاع مونتزا بودیم. دیگر نکتهی قابل ذکر در این بازی، عملکرد ضعیف یونس موسی و یاسین عدلی، دو مدافع میانی میلان بود، طوری که هافبکهای مونتزا بارها این دو بازیکن را از پیش رو برداشتند. نکتهی جالب دیگر این بازی، گلزنی دنیل مالدینی برای مونتزا بود. او نشان داده که راه دروازهی میلان را خوب میشناسد و قبلا نیز وقتی به عنوان بازیکن قرضی در اسپتزیا بازی میکرد، گل زیبایی در سنسیرو مقابل میلان به ثمر رسانده بود.
لازم به ذکر است که با اضافه شدن خریدهای جدید و همینطور بازگشت بازیکنان ملیپوش از تعطیلات، ترکیب میلان در بازیهای رسمی، تغییرات عمدهای – خصوصا در قیاس با بازیهای تور آمریکا – خواهد داشت. حالا دیگر ترکیب میلان در بیشتر پستها رقابتی شده و حتی بازیکنانی چون توموری که تا فصل قبل فیکس بودنشان تضمین شده بود، حالا همانطور که ذکر شد، نیاز به تلاش مضاعف دارند. شاید بتوان گفت تنها بازیکنانی که حضورشان در ترکیب اصلی از همین حالا تضمین شده است، منیان، تئو هرناندز و لیائو باشند و رقابت در باقی پستها تنگاتنگ است. البته اگر میلان مهاجم نوک جدیدی نخرد، با توجه به فاصلهی کیفی موراتا و یوویچ، مهاجم اسپانیایی نیز کار چندان سختی برای حضور مداوم در ترکیب اصلی نخواهد داشت.
الگو های پرتکرار و نقاط قوت و ضعف میلان
در مجموع با نگاه کردن به شکل بازی تیم در مسابقات پیشفصل، چند الگو به شکل واضحی قابل مشاهده بود که به صورت خلاصه به آنها میپردازیم.
در زمان مالکیت
چیدمان میلان در زمان بازیسازی از عقب ۲-۴ و گاهی ۲-۵ است که با توجه به تعداد بازیکنان پرسکنندهی حریف، متغیر است.
فونسکا از مدافعان کناری خود میخواهد که در صورت بسته بودن کانالهای میانی در بالا بردن توپ به صورت فعال مشارکت کنند.
پست شمارهی ۱۰ در هنگام بازیسازی وظیفه دارد برای ایجاد برتری عددی، حتی تا نزدیکی محوطهی جریمهی خودی نیز عقب بیاید. همزمان مهاجم نوک تیم نیز در صورت نیاز از فضای اصلی خود خارج شده و مدافعین حریف را همراه خود بکشاند. خروج مدافعان حریف از موقعیت باعث باز شدن فضای پشت سر آنها برای استفادهی وینگرها میشود. این الگو که منجر به چند گل برای میلان نیز شد، شباهت زیادی به الگوهای دی زربی و پوستکوگلو در برایتون و تاتنهام دارد.
توجه ویژه به انتقالهای سریع و بهکارگیری بازیکنانی با قابلیت انفجاری در انتقال مثبت از دیگر نکات قابل توجه در این بازیها بود.
در زمان عدم مالکیت
شاید شبیهترین المان بازی فونسکا به تیم پیولی – به جز چیدمان پایهی ۱-۳-۲-۴ – خط دفاعی بالا و درگیر تیم باشد. میلان در زمان دفاع، حتی موقعی که به عقبنشینی دفاعی روی میآورد، همچنان خط نسبتا بالایی دارد.
پرس بالا، حتی مقابل تیمهایی که روی کاغذ قویتر هستند، نشانگر علاقهی افراطی فونسکا به مالکیت توپ و زمان ندادن به حریف است که همین موضوع گاه باعث ایجاد شکافهای بینخطی و عبور سادهی توپ از میان لایههای دفاعی میلان میشود. فونسکا باید بداند که اگر میخواهد از بالا پرس کند، باید نرخ موفقیت این پرسها را افزایش دهد، وگرنه این شیوه اگرچه شجاعانه باشد، ضرری بیش از فایده خواهد داشت.
کوتاه در مورد برخی بازیکنان
لورنتزو توریانی
مهمترین استعداد شکفته شده در بازیهای پیشفصل میلان، دروازهبان ۱۹ سالهی ایتالیایی است که میلانیها را یاد روزهای نخست دوناروما انداخته است؛ لورنتزو توریانی، گلر ۱۹۷ سانتیمتری که حتی بازی با پای بهتری از دونارومای نوجوان دارد. اگر توریانی به همین منوال پیشرفت کند، هواداران میلان میتوانند رویای بیمه بودن دروازهی تیمشان پس از منیان را داشته باشند، البته اگر پایان داستان توریانی و میلان مانند دوناروما نشود!
ماتیا لیبرالی
دیگر بازیکنی که نام خود را در تور پیشفصل بر سر زبانها انداخت، ماتیا لیبرالی بود؛ بازیکنی که به همراه ایتالیا، قهرمان یوروری زیر ۱۷ سالهها شده است. او در پست شمارهی ۱۰ با توپ راحت کار میکند، تکنیک قابل قبولی دارد و علیرغم سن کم خونسردی قابل توجهی از خود نشان داده است. با توجه به حضور پولیسیک و لوفتوسچیک، لیبرالی برای حضور در ترکیب تیم اصلی کار دشواری دارد و احتمالا بیشتر فصل را با تیم پریماورا و یا نهایتا تیم ذخیرهی میلان خواهد گذراند، اما چیزی که از او در طول تور پیشفصل دیدیم، نوید از بازیکنی میدهد که حتی همین حالا در صورت نیاز، در شرایط اضطراری میتوان روی او حساب کرد.
رافائل لیائو
لیائو پس از اینکه خیال هواداران را با تمدید قرارداد راحت کرد، یکی از محبوبترین و مهمترین ستارههای میلان است، اما تماشای او در زمین همچنان این حس را القا میکند که او به اندازهی کافی، بازی را جدی نمیگیرد. در حالی که همه میدانند اگر بخواهد و در بهترین شرایط خود باشد، تبدیل به بازیکنی غیرقابل مهار میشود. هواداران امیدوارند تا پس از پایان کش و قوسهای تمدید قرارداد، او در این فصل عملکردی رویایی مانند فصل اسکودتو به نمایش بگذارد.
آلوارو موراتا
مهاجم قهرمان یورو، به نظر همان مهاجم نوک مناسب برای سیستم فونسکا است. او همانطور که در یورو به خوبی مشاهده شد، مشکلی با عقب آمدن و فضاسازی برای وینگرهای دو سمت خود ندارد. فراموش نکنیم که فداکاری فضیلتی است که به ندرت در یک مهاجم نوک پیدا میشود!
ساموئل چوکوئزه
وینگر نیجریهای میلان در فصل اول حضورش در این تیم چندان موفق نبود، اما به نظر میرسد بر عکس رابطهی نه چندان گرمش با استفانو پیولی، او و فونسکا به خوبی زبان یکدیگر را میفهمند. شاید یکی از دلایل ایجاد این رابطهی نزدیک، غیبت بسیاری از ستارگان ملیپوش میلان در ابتدای اردو بود که زمان بیشتری به فونسکا میداد تا روی نقاط ضعف چوکوئزه کار کرده و او را به بازیکن بهتری تبدیل کند؛ چیزی که در نظر چوکوئزه بسیار باارزش بوده و در بازسازی روحیهی او تاثیر بهسزایی داشته است.
هدفگذاری فصل پیش رو
فصل بعد سری آ نبردی جذاب است که هواداران تیمهای مختلف بیصبرانه انتظارش را میکشند. اینتر، قهرمان بلامنازع فصل قبل، نه تنها ضعیف نشده بلکه با رفع نقاط ضعف خود، حتی قویتر از پیش آمادهی رقابت است، اما رقبا نیز برای جبران فاصلهی نجومی فصل قبل بیکار ننشستهاند. میلان، ناپولی و یوونتوس با تغییر مربیان خود نشان دادهاند که به دنبال ایجاد نظمی جدید در سری آ هستند و یکتازی اینتر را برنخواهند تابید. میلان در این میان با خریدهای حسابشده و انگشت گذاشتن روی واضحترین نقاط ضعف خود، بسیار امیدوار است تا از تیم دوم «بدون امید» فصل قبل به تیمی تبدیل شود که برای اسکودتو میجنگد. فونسکا در همین زمان کم نشان داده که توانایی لازم برای تغییر فلسفهی بازی و ایجاد هماهنگی لازم در تیم را دارد، اما هنوز در مسابقات رسمی محک نخورده است. عمق ترکیب میلان با توجه به اضافه شدن بازیکنان جدید، یعنی موراتا، فوفانا، پاولوویچ و امرسون رویال نسبت به سال گذشته بهبود قابل توجهی یافته و احتمالا زمان زیادی نخواهد برد تا عیار فونسکا در این نبرد مشخص شود. در لیگ قهرمانان اروپا نیز با توجه به فرمت جدید مسابقات احتمالا صعود به مراحل حذفی جام برای باشگاه موفقیت به شمار بیاید.
3 پاسخ
سری آ هر سال داره جذاب تر میشه و از اون شرایط حوصله سر بری که داشت داره در میاد.