به پورتمن رود خوش آمدید

دانا حسنی در این مقاله نگاهی انداخته به پروژه‌ی موفق ایپسویچ و صعود به لیگ برتر و توضیح می‌دهد چرا ابعاد این دستاورد بسیار بزرگ‌تر از یک صعود ساده است. […]
کیران مک‌کنا

مردم شهر کوچک ایپسویچ در ساحل شرقی بریتانیا تابستانی رویایی در پیش دارند: آن‌ها به لیگ برتر بازگشته‌اند.

ایپسویچ تاون یکی از قدیمی‌ترین باشگاه‌های فوتبال انگلیس است که در سال 1878، یعنی 145 سال پیش، تاسیس شد. در کنار قهرمانی‌های تاریخی این تیم در دسته‌‌‌ی اول – بالاترین سطح فوتبال انگلیس پیش از تاسیس لیگ برتر- در سال 1962، در اف‌ای کاپ در سال 1978 و در جام یوفا در سال 1981، این باشگاه صاحب یک رکورد عجیب نیز است: ایپسویچ تاون تنها باشگاه انگلیسی است که در تاریخ خود به هیچ تیم غیرانگلیسی در خانه نباخته است! درست است که طول دوره‌ی حضور آن‌ها در رقابت‌های اروپایی محدود بوده، اما در همان دوران آن‌ها تیم‌هایی مانند میلان، اینتر، رئال مادرید و بارسلونا را در استادیوم قدیمی پورتمن رود شکست دادند تا چنین رکورد عجیبی را به جا بگذارند.

با توجه به این تاریخ غنی، احتمالا کودکان و نوجوانان بسیاری، حالا صبح‌ها با هیجان از خواب برمی‌خیزند. هیجان به چشم دیدن داستان‌هایی که پدر و مادرهایشان یا پدربزرگ و مادربزرگ‌هایشان از سال‌های دور تعریف کرده بودند و تا همین چندی پیش آن قدر دست‌نیافتنی به نظر می‌رسید که شبیه قصه‌ی پریان یا اساطیر بود. اما در دوره‌ای بسیار کوتاه ناگهان این رویا دست‌یافتنی شد و حالا کاملا به حقیقت پیوسته: ایپسویچ تاون پس از 22 سال به لیگ برتر بازگشته است.

مردم شهر ایپسویچ این رویای محقق‌شده را مدیون کیران مک‌کنا (Kieran McKenna) و کادر فنی‌اش و البته مدیران باشگاه هستند. مک‌کنا که اهل ایرلند شمالی است، فوتبال را به خاطر مصدومیت کنار گذاشت و در رشته‌ی «علم ورزش» در دانشگاه ثبت‌نام کرد. او هم‌زمان با تحصیل، به عنوان مربی آکادمی برای تاتنهام ، لستر و فارست کار کرد. در سال 2016 به آکادمی یونایتد پیوست و مربی تیم زیر 18 ساله‌های باشگاه شد. بعدتر مورینیو او را به عنوان جایگزین دستیارش روی فاریا انتخاب کرد. سولسشر پس از ورود به یونایتد مک‌کنا را در کادر مربی‌گری باشگاه حفظ کرد و پس از آن هم که داستانش با ایپسویچ آغاز شد. حدود دو سال و نیم پیش وقتی مک‌کنا در میانه‌ی فصل عهده‌دار هدایت ایپسویچ شد، آنها سومین فصلشان در لیگ 1 را سپری می‌کردند و به منطقه‌ی سقوط نزدیک‌تر بودند. آن فصل یازدهم شدند و در لیگ 1 ماندند. در اولین فصل کامل حضور مک‌کنا، پایین‌تر از پلیموث دوم شدند و به چمپیونشیپ صعود کردند. امسال هم در چمپیونشیپ دوم شدند و در کنار لستر مستقیما به لیگ برتر راه یافتند.

مک‌کنای فلان ساله در پیراهن تاتنهام در سال ۲۰۰۴ (منبع عکس: )
مک‌کنای ۱۸ ساله در پیراهن تاتنهام در سال ۲۰۰۴ (منبع عکس: Tony Marshall)

کاری را که ایپسویچ با مک‌کنا کرده است می‌توان از ابعاد مختلفی بررسی کرد. در این مقاله هدف بررسی فنی و تاکتیکی ایپسویچ مک‌کنا نیست، بلکه می‌خواهم به این بپردازم که چرا کارشان با توجه به توان اقتصادی و هزینه‌های باشگاه، خارق‌العاده بوده و می‌شود حتی آن را با معجزه‌ی قهرمانی لستر در لیگ برتر مقایسه کرد.

قبلا بارها در این باره گفته‌ام که مهم‌ترین فاکتور پیش‌بینی‌کننده‌ی رتبه‌ی یک تیم در لیگ در بلندمدت، میزان مجموع دستمزدی‌ است که به بازیکنانش می‌پردازد. این مسئله را سایمون کوپر و استفان ژیمانسکی در کتاب ساکرنامیکس با جزییات کامل بررسی کرده‌اند و درباره‌ی آن مقالات آکادمیک هم وجود دارد. در ویدئوی بررسی کتاب ساکرنامیکس در کانال یوتوب باشگاه دانشجویان فوتبال هم به این مسئله اشاره کردم. این جدول پایانی این فصل چمپیونشیپ است:

رتبه پایانی تیم‌ها در چمپیونشیپ فصل ۲۴-۲۰۲۳
رتبه پایانی تیم‌ها در چمپیونشیپ فصل ۲۴-۲۰۲۳

حالا همین تیم‌ها را در جدول زیر بر اساس دستمزدی که در فصل اخیر به بازیکنان‌شان داده‌اند، رتبه‌بندی کنیم. به جای مجموع دستمزد از میانگین دستمزد هر بازیکن آن باشگاه استفاده می‌کنم که اثر تعداد متفاوت بازیکن‌های تیم‌ها از بین برود.

رتبه بر حسب مجموع دستمزد پرداختی به بازیکنان
رتبه بر حسب مجموع دستمزد پرداختی به بازیکنان در چمپیونشیپ فصل ۲۴-۲۰۲۳

این دو جدول را کنار هم بگذارید و مقایسه کنید. اگر تفاوت رتبه‌ی انتهای فصل تیم با رتبه‌اش بر اساس دستمزد خیلی فاحش باشد (بیش از دو سه رتبه تفاوت)، آن وقت می‌توانیم بگوییم آن تیم به لحاظ آماری بهتر یا بدتر از چیزی که انتظار می‌رفته عمل کرده است. مثلا کاردیف و واتفورد به نسبت انتظاری که از آن‌ها می‌رفته، افتضاح بوده‌اند. بیرمنگام بهای اشتباهات مهلکش در انتخاب سرمربی را با سقوط به لیگ 1 پرداخت کرد. از آن طرف بلکبرن و پلیموث همین که در لیگ باقی ماندند، دست‌آورد قابل توجهی کسب کرده‌اند. شفیلد ونزدی که در کنار پلیموث و ایپسویچ این فصل به چمپیونشیپ صعود کرد، سرمایه‌گذاری خوبی در ترکیبش انجام داد و انتظار عملکرد بهتری از آنها می‌رفت، اما اولین فصل پس از صعودشان بود و باقی ماندن در لیگ حداقل انتظارات را برآورده می‌کند و فصل بعد بهتر می‌شود قضاوت‌شان کرد. حالا به ایپسویچ نگاه کنید. این تیم به حسب دستمزدهای پرداختی باید 14م می‌شد، اما در رتبه‌ی دوم جا گرفت.

به اختلاف دستمزد پرداختی تیم‌هایی که فصل قبل از لیگ برتر به چمپیونشیپ سقوط کردند (لستر، لیدز و ساوتهمپتون) با سایر تیم‌ها توجه کنید. این تفاوت نیازهای مالی و سرمایه‌ای لیگ برتر با چمپیونشیپ است. دقیقا به همین خاطر است که لیگ برتر به باشگاه‌های سقوط‌کننده تا حداکثر سه فصل پرداختی‌هایی تحت عنوان پرداخت حمایتی پس از سقوط (Parachute Payments) دارد؛ فصل اول 55% از سهم برابر تیم‌های لیگ برتری از درآمد حق پخش، سال دوم 45% و اگر باشگاه قبل از سقوط بیش از یک فصل در لیگ برتر بوده باشد، 20% هم در سال سوم. اگر باشگاه در این فاصله دوباره به لیگ برتر صعود کند، این پرداخت‌ها قطع می‌شود و درآمد عادی حق پخش لیگ برتر را دریافت می‌کند. باشگاه‌ها در قرارداد بازیکنان بندهایی برای محافظت از خود می‌گنجانند که مثلا اگر به مسابقات اروپایی راه نیافتند و آن جریان درآمدی قطع شد یا اگر به دسته‌ی پایین‌تر سقوط کردند و درآمد لیگ برتر را از دست دادند، دستمزدها به طور خودکار با درصد از پیش تعیین‌شده‌ای کم شود. با این حال اختلاف دستمزدها و درآمدها در لیگ برتر با سطوح پایین‌تر هرم آن قدر زیاد است که حتی با این کار هم بار قابل توجهی روی دوش باشگاه‌های سقوط‌کننده باقی می‌ماند. Parachute Paymentها به این باشگاه‌ها اجازه می‌دهد رقابتی بمانند و از ضربه‌ی اقتصادی ناشی از سقوط جان سالم به در ببرند. اما طرف دیگر ماجرا هم این است که این پرداخت‌ها به باشگاه‌های سقوط‌کننده از لیگ برتر در قیاس با دیگر تیم‌های دسته پایین‌تر برتری مالی می‌دهد و رقابت در آن سطح را مخدوش می‌کند. عملا از تیم‌های سقوط‌کننده انتظار می‌رود بلافاصله پس از سقوط دوباره به لیگ برتر بازگردند و با توجه به پول بیشتری که از بقیه تیم‌های چمپیونشیپ دارند، هر چیزی جز این یک عملکرد ناامیدکننده خواهد بود. Parachute Paymentها در اولین فصل پس از سقوط بیش از 40 میلیون پوند نصیب باشگاه‌های سقوط‌کننده می‌کند که در قیاس با نیازهای سرمایه‌ای و هزینه‌های چمپیونشیپ مبلغ چشمگیر ا‌ست. البته لیگ برتر پرداخت‌های دیگری هم تحت عنوان پرداخت‌های حمایتی از دسته‌های زیرین (Solidarity Payments) به بقیه‌ی تیم‌های چمپیونشیپ و سطوح پایین‌تر هرم فوتبال انگلیس دارد، اما اختلاف آن با Parachute Paymentها فاحش است. مجموع پرداخت‌ها به تیم‌های سقوط‌کننده معمولا هر سال بیش از 200 میلیون پوند است، در حالی که بقیه‌ی تیم‌های سطوح پایین هرم مجموعا حدود 100 میلیون پوند از لیگ برتر دریافت می‌کنند. Parachute Paymentها برای محافظت از وضع اقتصادی باشگاه‌های سقوط‌کننده لازم است، اما دریافتی بقیه تیم‌های چمپیونشیپ، لیگ 1، لیگ 2 و … هم باید متناسب باشد تا رقابت در این لیگ‌ها بی‌معنی نشود.

به ایپسویچ برگردیم؛ باشگاهی که میانگین دستمزد پرداختی به بازیکنانش کمتر از یک‌سوم لیدز و ساوتهمپتون است، آنها را شکست داده، بیشترین تعداد گل را در لیگ زده و مستقیم به لیگ برتر راه یافته است. باور کنید این چیزی نیست که هر سال بتوانید انتظارش را داشته باشید. کار ایپسویچ مک‌کنا یک استثنا است. به خرج‌هایشان نگاهی کنیم. در اولین تابستان تحت هدایت مک‌کنا، ایپسویچ حدود 2.5 میلیون یورو خرید و 0.5 میلیون یورو فروش داشت. 2.5 میلیون یورو برای یک تیم لیگ 1 هزینه کمی نیست، اما عجیب و غریب هم نیست. در مقام مقایسه، مک‌کنا مسئولین باشگاه را راضی کرد همین قدر برای تعویض چمن پورتمن رود خرج کنند.

از این 2.5 میلیون یورو هزینه خرید بازیکن در آن فصل هم حدود نصفش را برای دفاع چپ‌شان لیف دیویس (Leif Davis) دادند که اتفاقا از لیدز آمد و در این دو سال 5 گل زده و 32 پاس گل داده است. عدد پاس گل‌هایش را درست می‌خوانید، 14 پاس گل در فصل اول و 18 پاس گل در این فصل چمپیونشیپ برای یک دفاع چپ. لیست گلزنان این فصلشان لیست بلندبالایی است. 19 بازیکن مختلف برای ایپسویچ این فصل گل زدند و بهترین گلزنان‌شان کانر چپلین (Conor Chaplin) و نیتان برادهد (Nathan Broadhead) با 13 گل بودند. چپلین در تابستان پیش از ملحق شدن مک‌کنا به باشگاه خریداری شد و نمی‌توان گفت بازیکن مک‌کنا است، اما به خوبی با او جفت شده است. نیتان برادهد، عمری هاچینسون (Omari Hutchinson) با 10 گل و جورج هرست (George Hurst) با 7 گل همه تحت نظارت مک‌کنا به باشگاه ملحق شدند.

لیف دیویس، دفاع چپ ۲۴ ساله‌ی ایپسویچ (منبع عکس: Richard Calver/Matchday Images)
لیف دیویس، دفاع چپ ۲۴ ساله‌ی ایپسویچ (منبع عکس: Richard Calver/Matchday Images)

امسال فقط حدود 4.6 میلیون یورو خرج خرید بازیکن کردند و فروش سودآور خاصی هم نداشتند. 1.75 میلیون یورو پای جورج هرست دادند که 7 گل و 6 پاس گل کارنامه‌ی امسالش است و اتفاقا بازیکن لستر بود. عمری هاتکینسون خرید قرضی زیرکانه‌ی ایپسویچ از چلسی بود. بازیکنانی که زیر نظر مک‌کنا و مدیریت ایپسویچ، چه دائمی چه قرضی، در این دو فصل به آنها ملحق شدند، عمدتا انتخاب‌های هوشمندانه‌ای بودند و ایپسویچ را بدل به تیم بهتری کردند. بازیکنانی که از قبل در باشگاه بودند و پس از آمدن مک‌کنا ماندند هم پیشرفت در عملکرد و آمار داشتند. در مقام مقایسه، لستر حدود 45 میلیون یورو، لیدز 36 میلیون یورو و ساوتهمپتون 21.5 میلیون یورو پول خرید بازیکن دادند. بله، ساوتهمپتون حدود 187 میلیون یورو، لستر حدود 106 میلیون یورو و لیدز نزدیک به 34 میلیون یورو فروش داشتند، ولی ساوتهمپتون کلا باشکاه فروشنده‌ای است و بخشی از رویکرد هر ساله‌ی باشگاه است و کلا هم باشگاهی که سقوط می‌کند به ناچار برخی بازیکنان سطح بالاترش را از دست می‌دهد. با این وجود، مقایسه‌ی ایپسویچ با این باشگاه‌ها در ظرف چمپیونشیپ مثل مقایسه‌ی لوتون‌تاون با سیتی یا استراسبورگ با پاریس است. وست بروم و نوریچ که همراه با لیدز و ساوتهمپتون به پلی‌آف رفته‌اند، در تابستان قبلی خرج خاصی نکردند، اما بازیکنان خوبی دارند و حد خوبی از ثبات در حفظ ترکیبشان داشته‌اند.

به ساختار مدیریتی باشگاه نگاه کنیم. صندوق سرمایه‌گذاری آمریکایی ORG مالک عمده کنونی باشگاه (50%) است. بهار 2021 بود که آنها همراه با مشارکت خُرد یک گروه سرمایه‌گذاری دیگر شرکت Gamechanger 20 LTD را تشکیل دادند که مالک اسمی باشگاه است. یکی دو ماه پیش هم یک گروه سرمایه‌گذاری آمریکایی دیگر حدود 40% از سهام باشگاه را با حدود 105 میلیون پوند خرید.

مایک اولری (Mike O’Leary)، مدیرعامل سابق وست بروم، رییس هیئت مدیره‌ی کنونی ایپسویچ است. مالک قبلی‌شان، مارکوس اونز (Marcus Evans)، 13 سال باشگاه را در اختیار داشت و ناکامی‌های متوالی باشگاه و عدم علاقه‌ی او به سرمایه‌گذاری بیشتر باعث شده بود روابط نامتلاطمی با هواداران داشته باشد. مالکان جدید بخش قابل توجهی از بدهی‌های باشگاه را پرداخت کردند و به آن ثبات مالی بخشیدند. آنها ساختار مدیریتی تیم را هم دگرگون کردند. مارک اشتون (Mark Ashton) نام مدیر اجرایی باشگاه است. او کسی است که در واتفورد اولین شغل سرمربی‌گری برندان راجرز را به او داد و مک‌کنا را هم از میان یک لیست 450 نفره از مربیان برای ایپسویچ انتخاب کرد.

مارک اشتون، مدیر اجرایی باشگاه ایپسویچ (منبع: Football Business Insid)
مارک اشتون، مدیر اجرایی باشگاه ایپسویچ (منبع: Football Business Inside)

تحت مدیریت مالکان آمریکایی و اشتون، باشگاه به نسبت یک تیم چمپیونشیپی که 22 سال است سطح اول فوتبال را ندیده، ساختار مدرنی دارد. مدیر عملیات فوتبالی و مدیر عملکرد جداگانه دارند. دپارتمان عملکرد ورزشی و تیمی از آنالیزورهای عملکرد دارند. کیت بارنز (Kit Barnes) نام مسئول «علم ورزش» تیم اول باشگاه است. آکادمی‌شان مسئول «علم ورزش» جداگانه دارد. دو آنالیزور خرید، آدام کاتبرت (Adam Cuthbert) و دن هیل (Dan Hill) و یک آنالیزور مجزا، جیکوب اشتون (Jacob Ashton)، برای ورودی‌های قرضی دارند. یک مدیر جداگانه فقط برای بکارگیری دیتا و تکنولوژی در اداره‌ی باشگاه تعیین کرده‌اند. حتی یک پست مدیریتی به فعالیت‌های مفرح در باشگاه برای ارتقای سلامت روان و خوشحالی بازیکنان و همه‌ی کارکنان باشگاه اختصاص داده‌اند.

ایپسویچ پس از سال‌ها ناکامی و اشتباه، حالا درسش را یاد گرفته و حول پمپاژ بی‌وقفه و بی‌حساب و کتاب  پول به بدنه باشگاه اداره نمی‌شود. ایپسویچ حالا یک پروژه ورزشی و مدیریتی هوشمندانه و موفق است.

این که فصل بعد در لیگ برتر چه سرانجامی پیدا کنند خیلی قابل پیش‌بینی نیست. لزوما نیازی به خرید دوجین بازیکن و پول‌پاشی مثل ناتینگهام فارست و برنلی ندارند، اما اختلاف سطح لیگ برتر با چمپیونشیپ آن قدر زیاد است که تقویت تیم الزامی باشد. باشگاه‌ها بعضی اوقات انتخاب می‌کنند که فقط یک سال در لیگ برتر باشند و وضعیت مالی خود را به کمک درآمد گزاف حق پخش آن سر و سامان دهند و بعد دوباره به سطح پایین‌تر برگردند. شفیلد یونایتد این فصل لیگ برتر مثال خوبی از این رویکرد است. باقی ماندن در لیگ برتر و رقابت در آن نیازهای سرمایه‌ای سرسام‌آوری دارد و شاید انتخاب/توان مدیران ایپسویچ این نباشد. تابستان که از راه برسد و رویکرد نقل و انتقالات‌شان را ببینیم، بهتر می‌شود قضاوت کرد.

اما آن چه که در طی این دو فصل انجام داده‌اند، فارغ از این که سال بعد چه نمایشی داشته باشند، تا ابد به عنوان یک دستاورد تاریخی در فوتبال انگلیس باقی می‌ماند. و اطمینان هم دارم که سال بعد تیم محترمی خواهند بود و برای آبروریزی به لیگ برتر نمی‌آیند. احتمالا هم آخرین فصل حضور مک‌کنا روی نیمکت ایپسویچ باشد و بعد او را روی نیمکت تیم بزرگ‌تری ببینیم. در دوره‌ی حضورش در یونایتد به عنوان دستیار اوله، گرفتار آن جو سمی و جنجال‌های دور و بر یونایتد در این سالیان شد و مورد بی‌مهری هواداران یونایتد و مطبوعات قرار گرفت. حالا در محیطی آرام‌تر، با مدیران و بازیکنانی خوب و توانا، پتانسیلش برای مربی‌گری را نشان داده است. اگر بازی‌های امسال‌شان را در چمپیونشیپ را ندیده‌اید، فصل بعد در لیگ برتر نگاهی به بازی‌هایشان بیاندازید؛ تیم جذابی هستند و فوتبال هجومی و قشنگی خواهید دید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *