ماجراجویی‌های پل باربر

برایتون با خریدهای هوشمندانه، طرح‌های احتیاطی، و نرم‌افزاری که آینده را پایش می‌کند، به نیمه‌ی بالایی جدولِ لیگ برتر صعود کرده است. در برایتونِ انگستان، پنجره‌های کف-تا-سقفِ دفترِ بی‌پیرایه‌ی پل باربر [1]، چشم‌اندازی از زمین‌های سرسبز تمرین برایتون اند هوو آلبیون [2] عرضه می‌کند، تیم فوتبال لیگ برتری‌ای که او در 11 سال گذشته مدیریت‌اش را برعهده داشته است. راز موفقیت برایتون جزء او بر همه پوشیده است. بعدازظهرِ یکی از همین روزهای اخیر، باربر با اشاره به لپ‌تاپِ روی میزِ سفید و منظم‌اش، گفت: «همه‌ چیز آنجاست». کامپیوترِ او حاویِ پرونده‌ای است که نام جایگزین‌های موردنظر برای حداقل

برایتون با خریدهای هوشمندانه، طرح‌های احتیاطی، و نرم‌افزاری که آینده را پایش می‌کند، به نیمه‌ی بالایی جدولِ لیگ برتر صعود کرده است.

در برایتونِ انگستان، پنجره‌های کف-تا-سقفِ دفترِ بی‌پیرایه‌ی پل باربر [1]، چشم‌اندازی از زمین‌های سرسبز تمرین برایتون اند هوو آلبیون [2] عرضه می‌کند، تیم فوتبال لیگ برتری‌ای که او در 11 سال گذشته مدیریت‌اش را برعهده داشته است. راز موفقیت برایتون جزء او بر همه پوشیده است.

بعدازظهرِ یکی از همین روزهای اخیر، باربر با اشاره به لپ‌تاپِ روی میزِ سفید و منظم‌اش، گفت: «همه‌ چیز آنجاست». کامپیوترِ او حاویِ پرونده‌ای است که نام جایگزین‌های موردنظر برای حداقل 25 فرد کلیدیِ شاغل در باشگاه را شامل می‌شود.

بازیکنان، مربیان، کارکنان رختکن، مدیران  اداری: اگر اتفاقی برای آنها بیفتد، یا اگر تصمیم به ترک باشگاه بگیرند، باربر پیشاپیش یک (دو، یا سه) جایگزین بالقوه برای هر یک از آنها شناسایی کرده است. حتی برای جایگزینی باربر به‌عنوان مدیر اجرایی نیز گزینه‌هایی درنظر گرفته شده است. البته که او اسامی را نشان‌تان نخواهد داد.

با این حال، دلیل نگاهِ حسرت‌بارِ همتایان برایتون و نیز رقبای بسیار ثروتمند‌ش را باید در این پرونده جست، باشگاهی که با تعهد به یک فرهنگِ متکی بر داده‌های انکارناپذیر/قاطع/قابل‌اطمینان و برنامه‌ریزی پایبند به جزئیاتی شکوفا شده که توسط مالک باشگاه، غولِ شرط‌بندیِ حرفه‌ای (و طرفدار تمام‌عمرِ [3] برایتون) تونی بلوم [4]، بنا گذاشته شده، و باربر به‌دقت آن را پیش می‌برد.

استفاده از این لیستِ انتظار در سال‌های اخیر هرچه بیشتر مورد نیاز بوده است، اما این فصل بزرگترین آزمون این سیستم بود. برایتون، که تا 2011 در سطح سوم فوتبال انگلستان بازی می‌کرد، حالا به رده‌ی هفتم ثروتمندترین لیگ فوتبال جهان صعود کرده است. این جایگاه چهار پله بالاتر از چلسی‌ است، که شنبه میزبان برایتون خواهد بود [5] و در شگفت است که چطور ممکن است در یک سال گذشته بازیکنان و کادر مربی‌گری رقیب را از چنگ‌شان درآورده باشد و بهای گزافی هم برای این برتری پرداخته باشد، ولی همچنان در جدول رده‌بندی پائین‌تر از برایتون قرار گرفته باشد.

طرح احتیاطی

یک ماه از فصلِ جاری نگذشته بود که باربر از تاد بولی [6]، یکی از هم‌مالکانِ آمریکایی چلسی تماسي دریافت کرد. بولی می‌خواست اجازه بگیرد تا با مربی برایتون، گراهام پاتر، ، یک مربی انگلیسی که به‌خاطر کاری که از زمان استخدام از سوانزیِ رده‌ی دومی در سال 2019 انجام داده بود مورد تحسین و توجه بود، وارد مذاکره شود.

خیلی زود روشن شد که پاتر مایل است پیشنهادِ مربیگری چلسی را بپذیرد؛ باشگاهی با شهرت بیشتر، بودجه‌ی بیشتر و جاه‌طلبی‌های/سوداهای بزرگتر. اما چلسی در سپتامبر گذشته فقط پاتر را نمی‌خواست. بولی به باربر اطلاع داد که چلسی همچنین می‌خواهد پنج عضو دیگر از مجموعه‌ی برایتون را به خدمت بگیرد.

کائورو میتوما، یکی از نمونه‌های اخیر نحوه‌ی خرید بازیکن برایتون است: او درست جایی را که با انتقالِ لئاندرو تروسارد به آرسنال در ژانویه خالی شده بود، پر کرد.

آنچه بعدتر- در هر دو باشگاه – روی داد، شاید واضح‌ترین تصویر از این باشد که چرا سیستم خوش‌ساخت‌وپرداختِ برایتون برای محافظت از آینده [7]، در عرصه‌ی فوتبال بسیار مورد توجه واقع شده است. هشت ماه بعد، چلسی، تیمی غرق در پول اما فاقد چیزی که کمترین شباهتی به یک برنامه را داشته باشد، پاتر را اخراج کرده بود. برایتون، پس از این‌که بدونِ زحمت چندانی به نام اول در لیستِ جداگانه‌ی مربیان احتمالی که توسط بلوم نگهداری می‌شود رجوع کرد، روبرتو دی‌زربی [8] ایتالیایی را برگزید که بهترین فصل دوران خود را سپری می‌کند.

بلوم، دی‌زربی را جایگزینی مناسب تشخیص داده بود، هم متناسب با مشخصاتِ نوعِ بازیکنانِ لیست نفراتِ باشگاه و هم متناسب با سبک تهاجمی و مبتنی بر مالکیت که پاتر به‌مرور در باشگاه جا انداخته بود. دی‌زربی که به‌خاطر  جنگ اوکراین مجبور به ترک باشگاه سابقش، شاختار دونتسک شده بود، در دسترس بود و در عرض یک هفته، تمام تشریفات به‌‌انجام رسید. برایتون، مثل همیشه، بی‌سروصدا با او قرارداد بست.

باربر می‌گوید: «ترفندی که باشگاهی در اندازه‌ی ما باید سعی در انجامش داشته باشد، تکامل پیدا کردن است. بنابراین کاری که ما نمی‌خواهیم انجام دهیم ساختن یک تیم برای این مربی است، چون بعداً که این مربی برود، شما مجبورید یک تیم کاملاً متفاوت برای مربی بعدی بسازید.»

همان‌طور که چلسی فهمید، این کار می‌تواند بسیار گران تمام شود و به منابعی نیاز دارد که برایتون در اختیار ندارد.

باربر می‌گوید: «چالش ما این است که با همان تیم از یک مربی به مربی دیگر تکامل پیدا کنیم.»

مرد موفق بعدی

برنامه‌ریزی جانشینی برایتون شاید در لیستِ بازیکنانش مشهودتر از هرجای دیگری باشد؛ نکته‌ای که شاید بارزترین نمونه‌ی توانمندی باشگاه – به‌لطفِ یک مدلِ سفارشی و به‌دقت توسعه‌یافته توسط مالکِ ریاضی‌دانِ باشگاه – در پیش‌بینیِ دقیقِ نیازهای آتی باشگاه، مدت‌ها پیش از احساس نیاز به آن نیازمندی‌ها باشد.

باربر می‌گوید: «این پایگاه داده‌ای از افراد، سطوح و ویژگی‌های عملکردی است که به ما امکان می‌دهد با دقت بیشتری پیش‌بینی کنیم که در صورت برابر بودن دیگر عامل‌ها، آیا محتمل است بازیکنی در کشور X با بازی‌کردن در لیگ برتر انطباق یابد یا خیر».

برای مثال، داستانِ وینگرِ ژاپنی، کائورو میتوما را که در تابستان 2021 قرارداد امضا کرد، در نظر بگیرید. میتومای 25 ساله، تصمیم داشت پیش از آن‌که به دوران حرفه‌ای مقید شود، تحصیلات دانشگاهی خود را به‌‌پایان برساند. اما پس از این‌که در نخستین فصل دیرهنگام خود در ژاپن بی‌نظیر ظاهر شد، برایتون پتانسیل کافی جذب را در او مشاهده کرد.

پیشنهادی که سام جوول (سمتِ راست) به بازیکنان جوانی مانند فاکوندو بوونانوته‌ی  18ساله‌ی آرژانتینی می‌دهد ساده است: همین حالا ما را انتخاب کنید و وقتی موفق شدید، شما را به باشگاه بزرگ‌تری منتقل می‌کنیم.

الزامات ویزا اقتضاء می‌کرد که فصلِ اولِ میتوما به‌‌صورت قرضی در یونیون سن ژیلوئاز [9]، تیمی بلژیکی متعلقِ به بلوم، سپری شود، اما او در آغاز فصل جاری در برایتون بود. بنابراین وقتی برایتون در ژانویه درخواست مهاجم خود، لئاندرو تروسارد [10] مبنی بر ترک باشگاه را اجابت کرد – برایتون از انتقال او به آرسنال سودی هشت رقمی به‌جیب زد – نقشِ میتوما بی‌نقص پیش‌بینی شده‌ بود تا دقیقاً جای خالی تروسارد در ترکیب را پر کند. او به‌‌سرعت نه‌‌تنها به یکی از خطرناک‌ترین بازیکنان برایتون، بلکه به یکی از ستاره‌های شاخصِ لیگ برتر تبدیل شد.

باربر می‌گوید زمان‌سنجی/ گاه‌سنجی چیزی است که باعث می‌شود سیستم کار کند. او گفت: «معمولاً سعی داریم پیش از آن‌که بازیکن قبلی فروخته شود، جانشینی برای کسی که فکر می‌کنیم ممکن است باشگاه را ترک کند، پیدا کنیم».

برای نمونه، او به مثال مویسس کایسدوی [11] اکوادوری اشاره کرد که در سال 2021 در سن 19 سالگی به‌ منظورِ آمادگی برای فروش نهایی هافبک‌شان، ایو بیسوما [12] به‌‌خدمت گرفته شد. باربر می‌گوید اگر برایتون پس از فروش بیسوما به‌‌دنبالِ جایگزینی برای او می‌گشت، احتمالاً آنچه که با آن روبرو می‌شد، پرداختِ قیمتی بالاتر یا کنار گذاشتن گزینه‌ای بود که توانایی پرداخت قیمتش را نداشت.

او می‌گوید: «هیچ چیز بدتر از انجام یک انتقال خروجی بزرگ و سپس وارد بازار ‌شدن با پول آن نیست.» باربر می‌تواند نام‌ دیگر بازیکنانِ از پیش‌ ‌حاضر در لیستِ انتظار باشگاه که در ‌صورت بروز موقعیتی مشابه آماده‌ی قرارداد بستن هستند، و مجموعه‌ای از خریدهای زیرکانه را ردیف کند. به‌عنوانِ مثال، برایتون چیزی دارد که بسیاری از باشگاه‌های بزرگ‌تر ندارند: بازیکنِ برنده‌ی جام جهانی (الکسیس مک آلیسترِ هافبک).

راه‌های دیگری نیز برای شکست‌ دادن باشگاه‌های بزرگ در جذبِ یک بازیکن وجود دارد. ایوان فرگوسن، مهاجمِ 18 ساله‌ی فوق‌العاده با استعدادی که اولین بازی حرفه‌ای خود را در 14 سالگی در ایرلند انجام داده بود، در ژانویه 2021 برایتون را به‌ جای بسیاری دیگر مشتریان لیگ برتری خود انتخاب کرد. او می‌گوید این کار را پس از این کرد ‌که باشگاه به او قولِ حضور در ترکیب تیم زیر 23 سال خود را داد؛ او این موقعیت را راهی فوری‌تر نسبت به یک مسیر بالقوه طولانی‌تر (و کمتر مطمئن) در تیم‌های جوانان یک باشگاه بزرگ، برای به‌‌دست‌آوردنِ دقایقی بازی در لیگ برتر می‌دانست.

فرگوسن یک سال پس از پیوستن به برایتون، به تیم اصلی راه پیدا کرد. در نیم‌فصل دومِ فصل جاری او به بازیکنی کلیدی در ترکیب بدل شده است. او می‌گوید: «اینجا، اگر فکر کنند که به‌اندازه‌ی کافی خوب هستی،  فرصت بازی پیدا می‌کنی.»

ایوان فرگوسن، در عوضِ خواهندگانِ خود در میانِ تیم‌های بزرگ برایتون را انتخاب کرد، زیرا این انتخاب را مسیر سرراست‌تری برای رسیدن به تیم اصلی می‌دید.

مدل برایتون متکی بر انتقالِ بازیکنان در زمان مناسب و با قیمت مناسب و سرمایه‌گذاری مجدد پولِ دریافتی در تیم است. این باشگاه در حال حاضر یکی از جوان‌ترین تیم‌های لیگ برتر را دارد؛ یک تیم چند ملیتی که بازیکنانش هم به خاطر توان‌مندی‌های‌شان برای برایتون و هم ارزشی که در آینده نزدِ دیگران کسب می‌کنند، جذب شده‌اند.

پیشنهاد انتخاب برایتون به‌‌جای یک نام بزرگتر اغلب ساده است: اکنون به برایتون بپیوندید، از فرصت برای نشان‌ دادنِ خود در لیگ برتر استفاده کنید و سپس به باشگاه رویاهای خود بروید.

سام جول، مدیر جذب برایتون می‌گوید: «من همیشه به بازیکنان می‌گویم: بله، شما پیشنهادِ سیتی و بایرن را دارید، اما اگر خوب عمل کنید، بالاخره شما را به آنها خواهیم فروخت.» جول آنچه را که موعظه می‌کند زیسته است: او پس از رفتن رئیسش به چلسی به ِسمَتِ فعلی خود ارتقا یافت.

پست‌وبلندِ زمان‌سنجی

هر سیستم موفق، در نهایت تنگناهای جدیدی ایجاد می‌کند. برایتون در ژانویه با آزمون سختی روبرو شد، هنگامی‌که کایسدو، که در عرضِ یک سال از بازیکنی ناشناخته به یکی از پرخواهان‌‌ترین بازیکنان جهان تبدیل شده بود، علناً درخواست انتقال کرد. رقبای بزرگتر، آماده‌ی پرداختِ بالاترین قیمت برای جذبِ او، دور باشگاه حلقه زدند. اما برایتون آماده نبود که او را بفروشد. برنامه‌ی جایگزینی، این بار، هنوز سَرِ وقت نبود.

باربر می‌گوید: «شاید برای باشگاهِ لیگِ برتری‌ای که او را می‌خواست زمان مناسبی بود، اما برای ما زمان مناسبی نبود». برایتون با پیشنهاد قراردادی پردرآمدتر و خاطرنشان‌کردنِ این‌که اگر زمانی فرا برسد که کایسدو بخواهد برود، مانعش نخواهند شد، ماجرا را فروخواباند.

وقتی در اوایلِ فصلِ جاری مویزس کایسدو علناً درخواست انتقال کرد، تیم جواب منفی داد اما با قراردادی پردرآمدتر او را نرم کرد.

در آن مقطع برایتون گزینه‌ی کاملاً متفاوتی بود، تیمی که برای اولین‌بار در تاریخ خود در رقابت‌های اروپایی بازی می‌کرد و حتی ممکن بود اولین جام بزرگ خود را جشن بگیرد.

باربر می‌گوید: «ما می‌خواهیم به ‌جایی برسیم که بازیکنان، مربیان و کارکنان این سوال را از خود بپرسند که آیا زمان مناسبی است، باشگاهِ مناسبی است و یا اصلاً نیازی به ترک باشگاه وجود دارد یا خیر؟» او خود این وسوسه را تجربه کرده است، زیرا پیشنهادهای مقدماتیِ مشابهی را به‌خاطرِ توانمندی‌های خود دریافت کرده (و رد کرده است).

در قلبِ پروژه، بلوم مالک باشگاه جای دارد. او پولِ فراوانی را به باشگاه تزریق کرده است – بیش از 500 میلیون دلار از زمان خرید باشگاه در سال 2009 – و اعتباریابیِ مدل‌سازی پیچیده و بسیار محرمانه‌ی خود را مشاهده کرده است. او سازوکاری به ‌‌وجود ‌آورده که به برایتون اجازه می‌دهد چندین گام جلوتر از رقبای خود باقی بماند. اما نام او در پرونده‌ی باربر نیست، چون هیچ جایگزینی برای بلوم وجود ندارد.

باربر می گوید: «او تنها کسی است که نمی‌تواند باشگاه را ترک کند.»

 

[1] Paul Barber

[2] Brighton and Hove Albion

[3] lifelong

[4] Tony Bloom

[5] م: این مقاله در ۱۴ آوریل، یک روز پیش از بازی چلسی برابر برایتون، منتشر شده بود؛ بازی‌ای که با نتیجه‌ی  یک بر صفر به نفع برایتون به پایان رسید.

[6] Todd Boehly

[7] future-proofing

[8] Roberto De Zerbi

[9] Union Saint-Gilloise

[10] Leandro Trossard

[11] Moises Caicedo

[12] Yves Bissouma

**********************************************

عنوان انگلیسی مقاله: The Secret Behind the Premier League’s Smartest Team
منبع: The New York Times
تاریخ انتشار: آوریل ۲۰۲۳

2 پاسخ

  1. چه مقاله‌ی خوبی. واقعا برایتون تیم خوبی داره.

    پی‌نوشت: کروم به من اخطار «امن نبودن» سایت رو داد. احتمالا ساعت سیستم‌تون ست نیست، چون سرتیفیکیتتون مال امروزه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *