از وبسایت thesefootballtimes می ۲۰۲۰ روز 21 آوریل 2013 در جزیره سیسیل ایتالیا. بازیکنان در حال آماده شدن برای دربی سیسیل بین کاتانیا و پالرمو هستند. وقتی پائولو ماتزولینی در سوت خود به نشانه‌ شروع بازی در آن روز زیبای بهاری دمید، شاید بی‌­ربط به نظر بیاید که داور متولد برگامو بود. اما برای دو بازیکنی که این بازی آخرین دربی آنها بود، شهر برگامو به مرکز دنیای فوتبالی آنها تبدیل خواهد شد. وقتی 20 دقیقه از زمان بازی باقی مانده بود و نتیجه بدون گل مساوی بود، آلخاندرو پاپو گومز یک سانتر زیبای کم ­ارتفاع با بیرون پای […]

از وبسایت thesefootballtimes
می ۲۰۲۰

روز 21 آوریل 2013 در جزیره سیسیل ایتالیا. بازیکنان در حال آماده شدن برای دربی سیسیل بین کاتانیا و پالرمو هستند. وقتی پائولو ماتزولینی در سوت خود به نشانه‌ شروع بازی در آن روز زیبای بهاری دمید، شاید بی‌­ربط به نظر بیاید که داور متولد برگامو بود. اما برای دو بازیکنی که این بازی آخرین دربی آنها بود، شهر برگامو به مرکز دنیای فوتبالی آنها تبدیل خواهد شد.

وقتی 20 دقیقه از زمان بازی باقی مانده بود و نتیجه بدون گل مساوی بود، آلخاندرو پاپو گومز یک سانتر زیبای کم ­ارتفاع با بیرون پای راستش به درون محوطه جریمه حریف ارسال کرد. این توپ توسط پابلو بارینتوس به تور دروازه دوخته شد تا فیل­‌ها (Gli Elefanti) جلو بیفتند. هر چند که گل دقیقه 95 کاپیتان طلسم‌­شکن پالرمو، یوسیپ ایلیچیچ، درامای دقایق پایانی آن بازی بود که منجر به تساوی در آخرین بازی بین دو تیم تا به حال شد.

در تابستان بعد، میلیون‌ها توریست از اقصی نقاط جهان سیسیل را خواهند دید، و در زیبایی کوه اتنا، استرامبولی و دره­ معابد غرق خواهند شد. بر خلاف آنها، گومز و ایلیچیچ جزیره را ترک خواهند کرد، بدون آنکه بدانند شش سال بعد، آمدن نام آنها کنار یکدیگر به یک روتین تبدیل خواهد شد و آن دو به یکی از ترسناک­‌ترین زوج‌های هجومی نه تنها در سری‌آ، بلکه در کل اروپا تبدیل می‌­شوند.

اما مقصدی که مهر پاسپورت‌های گومز و ایلیچیچ در آخرین خروج آنها از فرودگاه کاتانیا-فونتاناروسا نشان می‌داد، ایده­ مناسبی از آینده­ حرفه‌­ای آنها به دست نمی‌داد. فیورنتینا که در آن فصل با هدایت وینچنزو مونتلا به رتبه‌ چهارم رسیده بود، جایی بود که ایلیچیچ اسلوونیایی برای شروعی دوباره به آنجا رفت. در همان دوران، گومز انتخاب عجیبی کرد و به متالیست خارکوف اوکراین پیوست؛ تیمی که دوستان آرژانتینی‌­اش کریستین ویاگرا، خوزه سوسا و سباستین بلانکو در آن توپ می‌­زدند.

انتقال گومز به اوکراین، نمایانگر جاه­‌طلبی پایین مردی که فقط 167 سانتی­متر قد داشت بود، در حالی که این بازیکن آرژانتینی پیشنهادهای اتلتیکو مادرید و اینتر میلان را رد کرده ­بود. گومز که اهل بوینس­‌آیرس است، فوتبال خود را در آرسنال ساراندی شروع کرد و سپس در سال 2009 به سن­لورنزو پیوست. فرم خوب بازی او باعث شد کاتانیا به او علاقه‌مند شود و کمتر از یک سال بعد با پرداخت 3 میلیون یورو او را به خدمت بگیرد.

ایلیچیچ که 25 سانتی‌متر از گومز بلندقدتر بود، راه پر پیچ و خمی را برای رسیدن به اوج طی کرد. او در منطقه­‌ای که امروزه بوسنی و هرزگوین نامیده می­‌شود متولد شد، و یک ساله بود که پس از مرگ پدرش، خانواده‌­اش به اسلوونی مهاجرت کردند. بعد از بازی برای چند باشگاه کوچک، نقطه عطف فوتبالی او در تیم اینتربلاک اسلوونی بود، که با بازی‌های درخشانش، ماریبور اسلوونی که بزرگترین تیم کشور بود را وسوسه کرد تا در تابستان 2010 او را به خدمت بگیرد.

ایلیچیچ فقط برای 3 ماه در آنجا ماند، زیرا پس از ارائه­ یک بازی درخشان در مرحله مقدماتی لیگ اروپا در مقابل پالرمو، صورتی و سیاه­‌ها (لقب تیم فوتبال پالرمو – Rosanero) قانع شدند تا دقیقا یک روز بعد از این بازی با او قرارداد امضا کنند. شاید این اتفاق که ایلیچیچ و گومز دقیقا در یک تابستان به سری‌آ رفتند فقط یک تصادف نبود و شاید معنی خاصی می­‌توانست داشته ­باشد.

از این جهت که هر دوی آنها دوران سختی را بعد از ترک سیسیل تجربه کردند، حرفه­ فوتبالی آنها شباهت زیادی به هم داشت. طی 3 فصل حضورش در فلورانس، ایلیچیچ فقط توانست گوشه­‌هایی از استعداد خود را به نمایش بگذارد و اکثرا بخاطر عدم ثبات مورد انتقاد قرار می­‌گرفت. تنها فصل گومز هم در فوتبال اوکراین یک فاجعه بود؛ او نتوانست آنجا به ثبات برسد و در پایان، تقاضای بازگشت به اوکراین پس از بحران کریمه در سال 2014 را نیز رد کرد.

با اینکه هیچکدام از آن دو سرگذشت خوشحال­‌کننده‌­ای نداشتند، اما آنها موفقیت را در باشگاهی که اسمش وام‌دار الهه افسانه‌­ای شکار یونان بود، پیدا کردند. گومز 3 فصل زودتر از ایلیچیچ به آتالانتا پیوست و در جلوگیری از سقوط آنها به دسته پایین‌تر در سال 2015 به آنها کمک کرد. بخش بزرگی از تحول آتالانتا در ژوئن 2016 رخ داد، زمانی که جیان­‌پیرو گاسپرینی به سمت سرمربی­گری تیم منصوب شد. او که به هوش بالای تاکتیکی و علاقه‌­اش به بازی تهاجمی مشهور بود، تأثیر شگرفی روی بازی گومز گذاشت. در فصل ۱۷-۲۰۱۶ گومز موفق به ثبت رکورد دو رقمی در هر دو زمینه‌ گل زده و پاس گل شد و کمک کرد که آتالانتا به بالاترین رتبه خود در سری‌آ، یعنی رتبه چهارم، برسد.

در همین زمان، در 250 کیلومتری جنوب آنها، در شهر زنبق­‌ها (لقب شهر فلورانس)، برای ایلیچیچ اوضاع کاملا متفاوت بود. این بازیکن 29 ساله فقط 6 گل در تمامی رقابتها برای فیورنتینا زده بود و در آستانه‌ انتقال به سمپدوریا قرار داشت. قبل از عملی شدن این انتقال بود که گاسپرینی، سرمربی سابق او در پالرمو، وارد بازار شد. به سرعت تصمیم ایلیچیچ اسلوونیایی عوض شد و با ۵.۷ میلیون یورو آتالانتا بازیکن مدنظر خود را جذب کرد.

کلید تبدیل ایلیچیچ به یکی از موفق­‌ترین و کم‌­انگاشته­‌شده‌­ترین بازیکنان دنیا، اعتماد گاسپرینی به او بود. گاسپرینی او را در کنار گومز به عنوان بال‌های آزاد تیم در سیستم 3-4-3 سیال خود قرار داد. گومز همیشه با استفاده از مرکز ثقل پایین خود و با توانایی و شجاعتش به صف مدافعین حریف می‌زد. ایلیچیچ هم اصلا بازیکن تنبلی نبود و توانایی پا به توپ شدن خوبی داشت، دقیقا مانند گل انفرادی زیبایی که برای پالرمو در مقابل سمپدوریا در آوریل 2013 به ثمر رساند.

این نکته قابل ذکر است که دلیل تبدیل شدن آتالانتا از یک بازیچه به یکی از قدرت‌های اروپا فقط دو بازیکن جنگجو و یک تاکتیسین دانا و خلاق نبود. یکی از بزرگترین عوامل، تیم جوانان باشگاه بوده که در فصول اخیر بازیکنانی چون فرانک کسیه، لئوناردو اسپیناتزولا و ماتیا کالدارا را به جهان معرفی کرده است. دیگر عامل کلیدی، توانایی گاسپرینی در گرفتن بهترین بازی ممکن از بازیکنان معمولی است. فارغ از بازیکنان ارزشمندی که در ترکیب فعلی آتالانتا می‌درخشند، قطعا ایلیچیچ و گومز دو الماس گرانبهای آنها هستند.

در اولین فصل آنها در کنار یکدیگر، آتالانتا مقام هفتم را کسب کرد تا بتواند به رقابت‌های لیگ اروپا برود و همچنین به نیمه نهایی جام حذفی ایتالیا، کوپا ایتالیا، صعود کرد. علی رغم اینکه نتوانستند در این مرحله از سد یوونتوس قدرتمند بگذرند، در دور قبل با یک گل انفرادی زیبا از گومز موفق شده بودند که ناپولی را در زمین خودش با نتیجه 2-1 شکست دهند. گومز توپ بلند گوسنس را با مهار سینه جلوی پای خود انداخت و با لمس توپ بعدی خود ولاد کیریکش را جا گذاشت و با ضربه­‌ای مهارنشدنی پپه رینا را مغلوب کرد.

آتالانتا با شکست مقابل اف‌سی کپنهاگن دانمارک، موفق به صعود به دور گروهی لیگ اروپا نشد، اما آنها مشکلات بزرگتری نیز پیدا کردند که مربوط به ایلیچیچ بود. در تابستان 2018، بیماری لنفادنیت او تشخیص داده شد، بیماری‌­ای که توسط یک عفونت باکتریایی در گردن منجر به تورم غدد لنفاوی می‌­شود. در تابستان قبل از این اتفاق، داویده آستوری، هم‌­تیمی سابق ایلیچیچ در فیورنتینا در گذشته بود؛ و در این شرایط هولناک، ایلیچیچ اسلونیایی دو ماه در بیمارستان برای زندگی­‌اش می­جنگید.

خبر خوش برای آتالانتا این بود که ایلیچیچ بهبود پیدا کرد، و به ترکیب تیم در کنار گومز برگشت تا مردان گاسپرینی برای بالا رفتن در جدول مهیا شوند. در انتهای فصل، آنها برای گرفتن یکی از سهمیه‌های لیگ قهرمانان می‌جنگیدند و در این راه نیاز به شکست دادن ساسولو داشتند تا به جدول نهایی لیگ قهرمانان باشگاه‌های اروپا برسند؛ چیزی که در تاریخ 112 ساله باشگاه اتفاق نیفتاده بود. یک گل زود هنگام از دومنیکو براردی به نظر می‌رسید که جشن آنها را خراب خواهد کرد. اما پاپو گومز شروع به خودنمایی کرد و یک نمایش متناسب با جایگاه کاپیتانی آتالانتا نشان داد.

ابتدا کرنر کات‌دار او بعد از یک فعل و انفعال توسط دووان زاپاتا از روی خط دروازه تبدیل به گل مساوی آتالانتا شد. سپس، در ابتدای نیمه دوم، ضربه برگشتی ایلیچیچ که توسط جیانلوکا پگولو دفع شده بود، توسط گومز با یک ضربه‌ی چیپ از بالای سر دروازه‌بان ساسولو تبدیل به گل دوم آتالانتا شد. برای اطمینان از پیروزی، او پس از پشت سر گذاشتن فرانچسکو مانیانلی یک ارسال زیبای دیگر بر روی سر ماریو پاشالیچ انجام داد که او با ضربه سری زیبا گل سوم آتالانتا را به ثمر رساند.

عده کمی به این باور داشتند که پس از پیوستن گومز بعد از آن شرایط عجیب از متالیست به آتالانتا، تیم شهر برگامو بتواند مقام سوم سری‌آ را جلوتر از هر دو تیم میلانی و رمی کسب کند. تنها اتفاق ناخوشایند فصل آنها، شکست در دیدار نهایی کوپا ایتالیا در مقابل لاتزیو بود، ولی با این وجود آنها فصل فوق‌العاده درخشانی را سپری کردند. ولی آنها اطلاعات خیلی کمی درباره فصل بعد داشتند چرا که حالا وارد لیگ بزرگان شده بودند.

بعد از سپری کردن سالها در رتبه­‌های پایین جدول، الهه‌ شکار نیاز به زمان داشت تا با شرایط جدید سازگار شود. شکست 4-0 در مقابل دینامو زاگربِ میسلاو اورشیچ به همراه دو شکست در مقابل شاختار دونتسک و منچستر سیتی، نیاز به یک بازنگری جدی را نشان می‌داد. علی رغم تلاش زیاد و روحیه بالا، به نظر آتالانتا متوجه سطح خود شده بود.

اما دقیقا مثل مسابقه با ساسولو، آنها دوباره شروع به جنگیدن کردند. هیچ تیمی تا به حال نتوانسته بود بعد از شکست در 3 مسابقه ابتدایی خود در لیگ قهرمانان به دور بعد صعود کند. ولی این مسابقات تا به حال تیمی همچون آتالانتا را در خود ندیده بود. گل پاشالیچ روی پاس گومز در تساوی 1-1 مقابل منچستر سیتی آغاز احیای امیدهای آنها بود که با پیروزی 2-0 مقابل دینامو و برد 3-0 مقابل شاختار در بازی آخر همراه شد. باز هم شاهد بازگشت معجزه‌آمیز دیگری از آتالانتا بودیم.

در ماه دسامبر 2019، به علت «مطرح کردن نام شهر برگامو در قاره اروپا، نشان دادن خود به عنوان یک بازیکن حرفه‌­ای تمام ­عیار و رد کردن پیشنهادات دیگر تیم‌ها برای ماندن در آتالانتا»، به گومز شهروندی افتخاری شهر برگامو داده شد. آخرین دلیل ذکر شده بسیار مهم بود، چراکه نمایانگر درخشش دیر هنگام هر دوی گومز و ایلیچیچ در 32 سالگی بود.

با توجه به تعداد پاس‌های گل و گل‌های زیادی که نسبت به سالهای قبل ثبت کرده‌­اند، البته که برای آنها سن فقط یک عدد است. تماشای بازی‌های آتالانتا برای سالهای متمادی، داستان زجرآور جنگ برای بقا بود، ولی اکنون تماشای بازی‌های این تیم به تجربه کردن یک اثر هنری تبدیل شده ­است. در واقع این داستان‌های رازآلود ادامه دارد ولی آنها در حول محور سحر و جادوی گومز و هم‌بازی اسلوونیایی او می­‌چرخند.

یکی از افرادی که قطعا می‌تواند این را شهادت بدهد، کیریکش است. در اواخر سپتامبر 2019، او دوباره در طرف مقابل گومز قرار گرفته بود. بعد از پشت سر گذاشتن براردی و رد کردن توپ از بین پاهای جرمی تولیان، گومز دوباره کیریکش را محو کرد تا با ضربه خود آندره‌آ کونسیگلی را در برد 4-1 آتالانتا مغلوب کند. یک ماه بعد آتالانتا با 7 گل اودینزه را مغلوب کرد که دو گل را ایلیچیچ به ثمر رساند و گومز نیز 2 پاس گل داد.

در ماه دسامبر 2019، در حوالی کریسمس، دو بازیکنی که با شخصیت متواضع‌شان شناخته میشدند تصمیم گرفتند تا گل‌های خود را به هواداران میلان هدیه بدهند. در اوایل نیمه اول، ایلیچیچ توپ را از حوالی نیمه‌ زمین به گومز در سمت چپ سپرد. گومز از فضای موجود در کناره­‌ها استفاده کرد و به سمت هم‌­تیمی قبلی خود آندره‌آ کونتی حرکت کرد، توپ را به زیبایی از بین پاهای او رد کرد و با ضربه­‌ای مهارنشدنی دروازه جیانلوییجی دوناروما را باز نمود.

در نیمه‌ی دوم، گومز یک توپ کات‌دار را برای گوسنس فرستاد. او نیز با شوتی زمینی که در میانه‌ی راه به نظر به پاشالیچ خورد موفق شد برای بار دوم دروازه‌ی میلان را باز کند. در این بین، ایلیچیچ حس کرد از ایفای نقش خود در این مهمانی دور افتاده است. در یک ضد حمله، پاشالیچ توپ را به ایلیچیچ رساند و او هم از زمانش برای جا گذاشتن کالابریا استفاده کرد و با ضربه‌ خود نتیجه را 3-0 کرد. دقایقی بعد، گومز پشت یک ضربه آزاد از فاصله‌ی 28 متری قرار گرفت و به جای ارسال توپ به محوطه‌ی جریمه که بسیار شلوغ و متراکم بود، توپ را به ایلیچیچ پاس داد. او با جا گذاشتن سوسو، توپ را به سمت داخل و روی پای چپ هنرمندش کشید و با ضربه‌ای استثنایی به زیبایی گل چهارم آتالانتا را به ثمر رساند. در نهایت آتالانتا آن بازی را با نتیجه تحقیرآمیز 5-0 از قهرمان 7 دوره‌ی اروپا برد.

طبق یک سنت، مردم ایتالیا در روز ششم ژانویه که روز ظهور مسیح است به یکدیگر هدیه می‌دهند. این تاریخ برای ایلیچیچ بسیار مناسب بود تا یکی از زیباترین گل‌های فصل را به پارما بزند. گوسنس یکی از آن نفوذهای سریع خود را از کانال سمت چپ انجام داد، اگر چه در آن لحظه هیچ بازیکن آبی و سیاه­پوشی در محوطه جریمه نبود. گوسنس آلمانی با صبر خود زمان کوتاهی خرید و پس از آن سانتری بلند به بعد از تیر دورتر انجام داد. در آنجا پای چپ ایلیچیچ با توپ آشنا شد. برخورد پا به توپ به قدری بی­‌نقص بود که باعث شد توپ به گوشه‌ بالای دروازه برود. پس از این ضربه، دروازبان پارما، لوییجی سپه، با چهره­‌اش زیبایی این گل را تایید کرد.

در همان بازی، ایلیچیچ یک گل زیبای دیگر نیز به ثمر رساند و تکنیک و شجاعت خود را در حمله به منطقه­‌ای بسیار محدود بین 3 مدافع پارما و مغلوب کردن سپه با یک ضربه زیبا نشان داد. گومز هم یک ضربه‌ی فوق‌­العاده از 23 متری زد که شوت او با برخورد به تیر افقی دروازه وارد گل شد که این گل شروعی بر 5 گل پیاپی آتالانتا در آن بازی بود.

احمقانه به نظر می­رسد اگر هر تیمی که جلوی آتالانتا – تیمی که بیشترین گل زده را در سری‌آ دارد – قرار می‌گیرد دروازه را بدون محافظت رها کند. اگرچه این دقیقا همان کاری بود که دروازبان تورینو، سالواتوره سیریگو، در اواخر همان ژانویه انجام داد. بعد از یک پاس بلند که منجر به خطای هند بازیکنان تورینو شد، ایلیچیچ حس کرد که دروازه‌بان تورینو در موقعیت مناسب خود قرار ندارد. بدون مکث و تعلل از نیمه زمین توپ را به سمت دروازه شلیک کرد. لازم به گفتن نیست که توپ با یک قوس زیبا به تور دروازه تورینو چسبید.

در شادی پس از گل، گومز جلوی ایلیچیچ زانو زد تا به صورت نمادین کفش چپ او را واکس بزند، آن کفش قرمز رنگی که تمامی قدرت‌های ممکن را در خود جای داده بود. سپس، این بازیکن آرژانتینی بعد از یک و دو با دووان زاپاتا با یک پاس عمقی ایلیچیچ را صاحب توپ کرد تا گل سوم خودش را در آن بازی بزند. گومز یک پاس گل دیگر هم به موریل داد تا آن شب را با 7 گلی که هیچ پاسخی هم در پی نداشت به پایان ببرند.

نتیجه‌­ای که می‌توان گرفت این است که اگر شما با آتالانتایی که آماده باشد روبرو شوید، شانس خیلی کمی برای متوقف کردن آنها دارید. والنسیا وقتی که در بازی رفت دور یک­‌هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در ایتالیا با نتیجه 4-1 شکست خورد، به درستیِ این جمله پی برد. البته که چند هفته بعد، برگزاری این بازی در دوران همه‌گیریِ بیماری کووید 19 تحت بررسی­‌های موشکافانه­‌ای قرار گرفت، و از آن به عنوان یک «بمب بیولوژیکی» نام برده شد که منجر به پخش این ویروس در سراسر ایتالیا شده بود. با واپس­نگری به برگزاری این بازی، تعلیق مسابقه تصمیم منطقی­‌تری به نظر می­‌رسید، اگرچه که بازیکنان آتالانتا در این زمینه تصمیم­‌گیرنده نبودند.

آنها به عنوان بازیکنان حرفه­‌ای کمتر از دو هفته بعد، در مسابقه­‌ای که ایلیچیچ در دادن پاس گل هتریک کرد، در یک بازی 7 گله­ دیگر لچه را در هم کوبیدند و خود را آماده‌ مصاف با والنسیا در دور برگشت مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا کردند. در آن مسابقه، ایلیچیچ رکورد لیگ قهرمانان را شکست و تبدیل به اولین بازیکنی شد که در یک بازی مرحله‌ حذفی در زمین حریف موفق به ثمر رساندن 4 گل می‌شود. در ورزشگاه خالی از تماشاگر مستایا، ایلیچیچ به آتالانتا کمک کرد که در مجموع با نتیجه 8-4 پیروز شده و به مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان صعود کند. در یک اتفاق جالب، گومز حس کرد که نیاز دارد تا دوباره به ایلیچیچ در مصاحبه پس از بازی پاس گل بدهد، پس مصاحبه ایلیچیچ را قطع کرد تا پیشانی او را به نشانه تحسین ببوسد.

ماتزولینی که در خانه­‌اش در شرایط قرنطینه بخاطر بیماری کووید 19 بود، با لبخندی روی لب قضاوت آن بازی در سیسیل را یادآوری کرد. هنوز زمان دقیقی که آتالانتا حریف خود در بین 8 تیم نهایی لیگ قهرمانان اروپا را بشناسد، اگر این مسابقات ادامه پیدا کند، مشخص نیست. با این وجود، آنها با صعود به این مرحله از لیگ قهرمانان اروپا، فراتر از تمامی انتظارات ممکن رفتند. بیشتر از یک قرن طول کشید تا این الهه­ زیبا بازیکنانی را، همچون پاپو گومز و یوسیپ ایلیچیچ، متناسب با زیبایی خودش پیدا کند.

 

مقاله مرتبط؛ تحلیل موفقیت اقتصادی و تاکتیک‌های هجومی گاسپرینی در آتالانتا در بخش آنالیز باشگاه دانشجویان فوتبال:

جان پیرو گاسپرینی؛ جادوگر سپیدموی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *