آنالیز فنی لاتزیو، از پدیده‌های این فصل فوتبال اروپا

سری آ امسال که مانند بقیه لیگ‌های اروپایی به دلیل همه‌گیری ویروس کووید-19 متوقف شده، یکی از رقابتی‌ترین دوره‌‌ها در چند سال اخیر است. در چند سال‌ گذشته تنها ناپولی آن هم نه همیشه برای اسکودتو رقابت می‌کرد. اما در این فصل و پس از 26 هفته، علاوه بر یوونتوس، قدرت بلامنازع این سال‌های ایتالیا که در صدر است، لاتزیو با یک امتیاز کمتر مدعی جدی قهرمانی است. اینتر هم که با کنته تا همین چند هفته پیش صدرنشین بود، پس از چند نتیجه متزلزل حالا جایگاه خود را از دست داده اما اینطور نیست که هیچ شانسی نداشته […]
سیمونه اینزاگی لاتزیو را بار دیگر به اوج رسانده است

سری آ امسال که مانند بقیه لیگ‌های اروپایی به دلیل همه‌گیری ویروس کووید-19 متوقف شده، یکی از رقابتی‌ترین دوره‌‌ها در چند سال اخیر است. در چند سال‌ گذشته تنها ناپولی آن هم نه همیشه برای اسکودتو رقابت می‌کرد. اما در این فصل و پس از 26 هفته، علاوه بر یوونتوس، قدرت بلامنازع این سال‌های ایتالیا که در صدر است، لاتزیو با یک امتیاز کمتر مدعی جدی قهرمانی است. اینتر هم که با کنته تا همین چند هفته پیش صدرنشین بود، پس از چند نتیجه متزلزل حالا جایگاه خود را از دست داده اما اینطور نیست که هیچ شانسی نداشته باشد، زیرا اگر یک بازی عقب افتاده خود را ببرد به فاصله شش امتیازی صدر خواهد رسید.

موضوع این یادداشت اما لاتزیو است. تیمی که یکی از پدیده‌های این فصل فوتبال ایتالیا و حتی اروپا است. سیمونه اینزاگی چهارمین فصل خود را با لاتزیو می‌گذراند. وقتی او لاتزیوی بحران زده پیولی را در اواخر فصل 16-2015 به عنوان مربی موقت در اختیار گرفت، قرار بود در پایان فصل تیم را به مارچلو بیلسا تحویل دهد. اما اتفاقاتی افتاد و بیلسا به شکل عجیبی تنها پس از 48 ساعت لاتزیو را ترک کرد. بعدها او دلیل این موضوع را چنین عنوان کرد که پس از ورود به باشگاه متوجه شد عزمی برای انجام خریدهایی که قبلا شفاهی به او قول داده شده بود وجود ندارد. این شاید یکی از مهم‌ترین نقاط عطف در حدود 16 سال ریاست لوتیتو بر باشگاه لاتزیو باشد. او تصمیم گرفت به مربی جوان اعتماد کند. کسی که نه تنها بیش از یک دهه برای این تیم بازی کرده بود بلکه پس از بازنشستگی نیز پایه‌های مربیگری خود را با هدایت نسبتا طولانی پریماورا -تیم پایه- لاتزیو بنا نهاده بود. در واقع او از سال 1999 که به لاتزیو پیوست، به جز دو فصل که به طور قرضی در سمپدوریا و آتالانتا بازی کرد، هرگز از این باشگاه جدا نشده و در افتخارات بزرگ این تیم یعنی قهرمانی سوپر کاپ اروپا در سال 1999 و در پی آن اسکودتوی 2000 نیز عضو باشگاه بود.

اولین فصل حضور اینزاگی در لاتزیو به عنوان بازیکن ۲۰۰۰-۱۹۹۹

اولین فصل حضور اینزاگی در لاتزیو به عنوان بازیکن ۲۰۰۰-۱۹۹۹

سپردن سکان هدایت تیم به او اما ریسک بزرگی بود. در فصل اول تیم اینزاگی به رتبه پنجم رسید که با توجه به رتبه هشتم سال قبل، پیشرفت به حساب می‌آمد. در فصل 18-2017 اما با توجه به افزایش مجدد سهیمه ایتالیا در لیگ قهرمانان به چهار تیم، هدفگذاری باشگاه راهیابی به این مسابقات بود. چیزی که در دقایق پایانی فصل و در آن بازی بحث برانگیز با اینتر در المپیک رم از دست رفت. علیرغم این ناکامی دردناک، لوتیتو تصمیم گرفت با اینزاگی ادامه دهد که منطقی هم بود. اما در فصل سوم، تیم اینزاگی افت فاحشی کرد. بازی‌های ضعیف و کسب رتبه هشتم یعنی نزول دوباره به جایی که آن را از پیولی تحویل گرفته بود، احتمالا دلایل کافی به لوتیتو می‌داد که به جایگزینی او فکر کند. اما از سوی دیگر قهرمانی تیم در کوپا ایتالیا و داشتن حمایت هواداران به خاطر سابقه طولانی در باشگاه و همچنین به دست آوردن تحسین برخی ناظران فوتبال ایتالیا به لحاظ تاکتیکی، باعث شد که جایگاه او حفظ شود. صبر لوتیتو سرانجام در فصل چهارم مربیگری سیمونه به بار نشست. جالب اینجاست که در ابتدای این فصل هم لاتزیو نتایج بسیار متزلزلی گرفت. از 8 بازی اول، آن‌ها سه برد و دو باخت و سه مساوی و فقط 12 امتیاز داشتند. نقطه‌ای که حتی باز هم بسیاری معتقد بودند روزهای سیمونه در لاتزیو به شماره افتاده است. اما ادامه اعتماد لوتیتو باعث شد بالاخره تاس اینزاگی جفت شش بنشیند. لاتزیو از 27 اکتبر 2019 تا 18 ژانویه 2020 یازده بازی پیاپی لیگ را برد تا از میانه جدول به صدر برسد. 18 بازی این تیم از هفته نهم تاکنون نتیجه کوبنده‌ای دارد: 16 برد و دو مساوی. از جمله پیروزی برابر اینتر و یوونتوس رقبای مستقیم این تیم در راه کسب اسکودتو. شاید ذکر این نکته هم جالب باشد که همزمان فیلیپو اینزاگی برادر بزرگ‌تر سیمونه که در ماجراجویی‌های خود در سری‌آ ناموفق بود، در سری بی با تیم بنونتو صدر جدول را در اختیار داشت -هنوز هم دارد- تا در یک مقطع و قبل از لغزش لاتزیو در مساوی خانگی برابر تیم خوب هلاس ورونا و بازگشت یووه به صدر، دو برادر یکه‌تاز رقابت‌های فوتبال در سطح یک و دوی ایتالیا باشند. علاوه بر این، لاتزیو بازی سوپرکاپ را هم برابر یوونتوس برد تا یک جام هم بیاورد.

اما سیمونه اینزاگی چگونه مربی است؟ فلسفه فوتبال او چیست و تیمش چه استراتژی و تاکتیک‌هایی را در راستای این فلسفه به کار می‌گیرد؟ این سئوالی است که احتمالا تاکنون زیاد به آن پرداخته نشده اما احتمالا این فصل و با نتایج درخشان لاتزیو افراد بیشتری به دنبال جواب آن هستند.

اگر سئوال ناظر به سیستم بازی باشد. پاسخ آن زیاد پیچیده نیست. لاتزیوی اینزاگی همیشه با یک سیستم بازی می‌کند: سه پنج دو. در واقع او به همراه کنته پرچمداران کنونی این سیستم بازی در ایتالیا و اروپا هستند. اما 3-5-2 اینزاگی در برخی شاخص‌ها با سیستم کنته تفاوت دارد. در حقیقت لاتزیوی سیمونه اینزاگی به شکلی بازی می‌کند که شبیه هیچ تیم دیگری نیست. تاکتیک‌هایی که در این تیم اجرا می‌شود کاملا با توجه به توانایی‌ها و نقاط قوت و ضعف بازیکنان تیم طراحی شده. شاید این موضوع که اینزاگی هرگز در تیم دیگری مربیگری نکرده دلیل این امر باشد. او فرصتی نداشته تا خارج از لاتزیو یک استراتژی و فلسفه بسازد و بعد تیم‌هایش را حول آن فلسفه بچیند. بلکه او اول تیم لاتزیو را در حالتی تحویل گرفت که قرار نبود سرمربی باقی بماند و در اثر سیر سریع تحولات ناگهان خود را مرد شماره یک نیمکت دید. بنابراین او در طول سه فصل اخیر استراتژی و تاکتیک‌های خود را حول بازیکنانی ساخت که در دسترس او بودند و با چند خرید و اضافه و کم کردن بازیکنان به ترکیب، این موضوع را به تکامل رساند.

لاتزیو چطور بازی می‌کند؟

در واقع سیستم لاتزیو 1-1-5-3 است. اینزاگی همیشه تمایل داشته که یک بازیکن در نوک حمله و بازیکن دیگری پشت سر مهاجم نوک در نقش ترکواتریستا بازی کند. در فصل گذشته این بازیکن پشت مهاجم معمولا لوییس آلبرتو بود. اما در یک تحول تاکتیکی، این فصل اینزاگی لوییس آلبرتو را به عنوان یکی از متزالاهای تیم به کار می‌گیرد و معمولا کوریا ترکواتریستا است و پشت ایموبیله بازی می‌کند. کایسدو هم که بازیکن بسیار منعطفی است به عنوان یار ذخیره می‌تواند در هر دو پست جایگزین ایموبیله یا کورئا شود. در ادامه شیوه بازی و تاکتیک‌های اصلی که لاتزیو اجرا می‌کند را در دفاع و حمله با هم مرور می‌کنیم.

ترکیب اصلی لاتزیو در فصل ۲۰۲۰-۲۰۱۹

ترکیب اصلی لاتزیو در فصل ۲۰۲۰-۲۰۱۹

پرس و دفاع

تیم اینزاگی در زمان پرس کردن حریف شکل 3-5-2 خود را حفظ می‌کند. دو مهاجم در خط اول پرس قرار می‌گیرند و محل اصلی درگیری خط دوم پرس و تجمع بازیکنان در میانه میدان است. خصوصا در بازی مقابل تیم‌هایی که قدرت بازیسازی از عقب (بیلدآپ) بالاتری دارند مشاهده می‌شود که دو مهاجم لاتزیو خیلی تمایلی به پرس پر فشار ندارند و اجازه می‌دهند توپ عبور کرده و به خط دوم برسد. جایی که 5 هافبک لاتزیو آماده درگیر شدن و باز پس گیری آن هستند. البته این در راستای استراتژی انتقال فاز و ضد حمله لاتزیو است و با آن همخوانی دارد. پس از عبور توپ از خط اول پرس، هافبک‎‌ها و خط دفاعی با فشار گذاشتن شدید روی بازیکن صاحب توپ و بستن مسیرهای باز و تنگ کردن فضا سعی در باز پس گیری توپ و رساندن آن به دو مهاجم می‌کنند. در واقع در بازی‌هایی مانند لاتزیو یوونتوس، نقش دو مهاجم در پرسینگ، زمان خریدن برای هافبک‌ها و مدافعین است که به نقاط استقرار خود برگردند.

اما در صورتی که تیم حریف توپ را یک خط جلوتر بیاورد و به یک سوم لاتزیو نزدیک شود، دو وینگ‌بک لاتزیو عقب می‌روند تا چیدمان تیمی را به 5-3-2 تبدیل کنند. این حالت سوییچ بین 2-5-3 و 2-3-5 رایج‌ترین فرمِ تغییر میان دفاع و حمله در این سیستم است اما لاتزیو آن را به صورت هوشمند و با تغییراتی اجرا می‌کند. هرگاه تیم حریف توپ را با موفقیت به زمین لاتزیو برساند، وینگ‌بک‌ها با توجه به موقعیت توپ به خط دفاعی اضافه و کم می‌شوند. اگر حریف توپ را در میانه زمین در اختیار بگیرد، هر دو وینگ‌بک به خط دفاع اضافه می‌شوند و خط 5 نفره را تکمیل می‌کنند. اما به محض اینکه هافبک‌های میانی حریف توپ را به لب خط انتقال دهند وینگ‌بک لاتزیو در آن سمت از خط دفاع جدا می‌شود و برای پرس کردن بازیکن صاحب توپ جلو می‌رود. در این حالت بقیه بازیکنان خط دفاعی به سرعت به آن سمت شیفت کرده و پوشش عرضی را کامل می‌کنند. بنابراین با توجه به موقعیت توپ، خط دفاعی لاتزیو در زمان مالکیت توپ توسط حریف می‌تواند سه، چهار، یا پنج نفره باشد. لازم به ذکر است که حالت چهار نفره، خود به دو حالت تقسیم می‌شود که هر حالت متشکل از سه بازیکن دفاع میانی + وینگ‌بک جناح مخالف توپ است. ناگفته پیداست که اجرای درست و مداوم چنین ساختار دفاعی، تا چه حد نیاز به تمرین و هماهنگی دارد و فقط مربیان تراز اول جهان هستند که می‌توانند چنین تاکتیک دفاعی چند متغیره‌ای را اجرا کنند.

لولیچ از خط ۵ نفره لاتزیو جدا شده تا کوادرادو را پرس کند. سایر مدافعان به چپ شیفت می‌کنند تا جای خالی او را پوشش دهند

لولیچ از خط ۵ نفره جدا شده تا کوادرادو را پرس کند. سایر مدافعان به چپ شیفت می‌کنند تا جای خالی او را پوشش دهند

یکی دیگر از ویژگی‌های دفاع سه نفره اینزاگی ماهیت ذاتی بازیکنان است. معمولا دفاع سه نفره سیستم 2-5-3 از سه بازیکنی تشکیل می‌شود که ذاتا دفاع وسط هستند. اما سیمونه اینزاگی در خط سه نفره عقب، در کنار آچربی از رادو که ذاتا دفاع چپ است استفاده می‌کند. در سمت راست هم لوییز فلیپه قرار می‌گیرد. بازیکنی که تقریبا فوتبال سطح اول خود را در لاتزیو آغاز کرد و می‌توان گفت اینزاگی او را برای سیستم سه دفاعه مد نظر خود پرورش داده است. بازیکنی که فیزیک بدنی متفاوتی با مدافعان وسط کلاسیک دارد و کنار خط هم بسیار راحت بازی می‌کند. خرید او که در سال 2015 در تیم دسته چهارمی ایتوانو در برزیل بازی می‌کرد و با مبلغی در حدود 750 هزار یورو در حالی که فقط 19 سال داشت به لاتزیو منتقل شد، یکی از شاهکارهای تیم فنی-مدیریتی لاتزیو بود. فلیپه قبل از حضور در تیم اصلی یک فصل را به صورت قرضی در سالرنیتانا گذراند و سپس در طول سه فصل کم‌کم جای خود را در ترکیب ثابت پیدا کرد، طوری که اکنون یکی از ارکان اصلی تیم لاتزیو است و قیمتی بین بیست تا سی میلیون یورو دارد.

به جهت موقعیت شکل‌گیری خط دفاع لاتزیو تیمی است که خط عقب را نه خیلی بالا و نه خیلی پایین شکل می‌دهد و به اصطلاح مید-بلاک mid-block دفاع می‌کند. دلیل این امر نیز به بحث فوق درباره شیوه پرس برمی‌گردد. نقطه‌ای از زمین که لاتزیو به دنبال فشردگی است، محور میانی تیم است.

ابتدا توپ در میانه‌ میدان است. به محض تغییر منطقه بازی به چپ، لاتزاری از خط دفاع جدا شده و برای پرس جلو می‌رود. لحظاتی بعد با انتقال توپ به سمت راست لاتزاری به عقب برگشته و این بار لولیچ جدا می‌شود. سرعت و هماهنگی دفاع لاتزیو در اجرای چیدمان موقعیت‌محور عقب زمین قابل توجه است.

حمله

شکل بازی هجومی لاتزیو چیزی است که این تیم را با سایر تیم‌های سطح اول اروپا به کلی متفاوت می‌سازد. در حالی که تیم‌هایی در این سطح معمولا بر پایه بیلداپ قوی در عقب زمین و داشتن هافبک‌هایی با توانایی بالای حفظ توپ به دنبال در اختیار گرفتن نبض بازی هستند، بازی لاتزیو به شکلی است که این تیم بسیاری مواقع سه بازیکن میانی خود را در مسیر انتقال توپ از عقب به جلوی زمین بای‌پس می‌کند. نگاهی به درصد مالکیت توپ لاتزیو در بازی‌ها گویای این امر است. نه تنها مالکیت 40 درصدی مقابل یوونتوس بلکه آمار بازی مقابل ساسولو یا بولونیا هم با مالکیت حدود 45 درصد کاملا به ما می‌گوید که تیم اینزاگی هیچ تمایلی برای نگه داشتن توپ در خط میانی و منتظر ماندن برای باز شدن فضا ندارد.

اینجا هم ویژگی بازیکنانی که تیم در اختیار دارد با چنین تاکتیکی همخوانی دارد. لوکاس لیوا رجیستای لاتزیو، بازیکنی بسیار توانا در پوشش دفاعی و بستن فضاها است اما خیلی توانایی بازیسازی خلاق ندارد و رنج پاس او نیز بسیار کوتاه است. لوییس آلبرتو بیش از آنکه هافبکی بازیساز و پرس گریز باشد بازیکنی انفجاری است و از همه مهم‌تر سرگی میلینکوویچ ساویچ، بازیکنی با ویژگی‌های بسیار خاص که بخش مهمی از تاکتیک فعلی لاتزیو حول محور او طراحی شده است. ساویچ توانایی فوق‌العاده‌ای روی توپ‌های هوایی دارد. چه برای زدن ضربه سر، و چه در کنترل و دریافت پاس‌های بلند روی زمین. بنابراین لاتزیو وقتی از عقب زمین بازی را شروع می‌کند، بیش از آنکه به دنبال پیدا کردن رجیستای تیم (لیوا) باشد به دنبال پیدا کردن دو مهاجم به اضافه ساویچ برای پاس مستقیم است. در این شیوه بازی ارسال‌های عمقی بی نقص آچربی، و تسلط بالای ساویچ نقش مهمی دارد. خیلی وقت‌ها ساویچ از این توپ‌های بلند حتی جلوتر از ایموبیله و کورئا در پشت مدافعان حریف استفاده می‌کند. با دقت در بازی لاتزیو لحظات بسیار زیادی را خواهید دید که در هنگام در اختیار داشتن توپ توسط لاتزیو در عقب زمین، ساویچ جلوتر از ایموبیله و کورئا در نقش مهاجم نوک جاگیری کرده است. ساویچ می‌تواند با ضربه سر توپ را برای سایر بازیکنان مهیا کند، یا با کنترل توپ، خودش و بقیه را روی زمین صاحب موقعیت کند. این الگو، بارها و بارها توسط لاتزیو در این فصل اجرا شده و این تیم از این طریق به گل رسیده است.

چند گل لاتزیو که از بازی مستقیم با ساویچ حاصل شده است. پاس منتهی به ساویچ در این سه گل توسط سه بازیکن مختلف، لوییز فیلیپه مدافع، لوییس آلبرتو هافبک و استراکوشا دروازه‌بان تیم ارسال شده است. دستور روشن است: ساویچ را پیدا کنید.

در واقع استراتژی لاتزیو این است که وقتی توپ را در اختیار دارد، از همان لحظه که توپ بین خط دفاعی و لوکاس لیوا در گردش است، مسیری برای ارسال مستقیم پیدا شود. اما در حالتی که فرصت ارسال مستقیم پیدا نشود، گزینه اول لاتزیو برای انتقال توپ به سمت جلوی زمین وینگ‌بک‌ها هستند. لوکاس لیوا که رنج پاس طولانی ندارد، به عنوان نقطه ارتباطی بین خط دفاع و وینگ‌بک‌ها عمل می‌کند. اگر توپ را دریافت کند معمولا سریع به راست یا چپ خود پاس می‌دهد و یا اینکه با کشیدن بازیکنان پرس کننده حریف به سمت خود، مسیر پاس بین مدافعان و وینگ‌بک‌ها را باز می‌کند. داشتن مدافعان میانی با توانایی بازی لب خط اینجا به کار می‌آید. مدافعان کناری اینزاگی می‌توانند با وینگ‌بک‌ها اوورلپ کنند و فضای کنار خط را در اختیار بگیرند و این کمک زیادی به هدف لاتزیو در جلوی زمین که ایجاد برتری عددی و شلوغ کردن محوطه جریمه است می‌کند.

تصویری از چیدمان لاتزیو در زمان بیلدآپ. لیوا توسط سه بازیکن محاصره شده و شانسی برای بازی با توپ ندارد، اما هدف او همین جذب بازیکنان پرس‌کننده و باز کردن فضای انتقال به کناره‌ها است. ضمنا از ساویچ هم خبری نیست. او را باید خارج از قاب در نوک حمله جستجو کرد!

تصویری از چیدمان لاتزیو در زمان بیلدآپ. لیوا توسط سه بازیکن محاصره شده و شانسی برای بازی با توپ ندارد، اما هدف او همین جذب بازیکنان پرس‌کننده و باز کردن فضای انتقال به کناره‌ها است. ضمنا از ساویچ هم خبری نیست. او را باید خارج از قاب در نوک حمله جستجو کرد!

ارسال از نیم‌فضا به جای لب خط

لاتزیو در صورت پیش بردن توپ، چند الگوی حمله دارد. یکی انتقال توپ به نیم فضاها و ارسال به داخل محوطه جریمه. ارسال‌هایی از این نقاط در تیم لاتزیو بسیار دیده می‌شود. برخلاف ارسال از لب خط که کم‌تر شاهد آن هستیم. یک ویژگی مهم ارسال از این نقطه این است که لزوما لازم نیست توپ به کنار خط برده شود و علاوه بر وینگر، هافبک آن سمت، یا حتی مدافع میانی کناری پیشروی کرده نیز می‌توانند گزینه ارسال نهایی باشند و این کار را برای حریف در بستن مسیر سانتر دشوار می‌کند. در صورتی که لاتزیو به ارسال روی بیاورد، باز هم شلوغ کردن محوطه جریمه و اجرای الگوهای تمرین شده روی تیر دورتر، روش این تیم است. حتی مدافعان میانی هم به سرعت خودشان را به محوطه جریمه می‌رسانند تا برتری عددی تا آخرین حد ممکن ایجاد شود. نقش دفاعی لوکاس لیوا در اینجا بسیار مهم است، زیرا توانایی بالای او در ریکاور کردن توپ های برگشتی و بستن فضاها برای جلوگیری از ضد حمله این امکان را می‌دهد که نفرات زیادی به حمله اضافه شوند.

لاتزیو – یوونتوس: ارسال لاتزاری از گوشه محوطه جریمه، به تعداد نفرات لاتزیو و حضور آچربی در محوطه دقت کنید.

باز هم ارسال به تیر دور از گوشه محوطه، تجمع نفرات و ضربه نهایی توسط یکی از مدافعان لاتزیو

کار ترکیبی پشت محوطه

یکی دیگر از الگوهای تکرار شونده لاتزیو کاشتن بازیکنان هجومی به صورت عرضی پشت خط محوطه یا جاگیری در جلوی خط دفاعی حریف و بازی تک‌ضرب و ترکیبی است. برای این کار معمولا لوییس آلبرتو بازیکنی است که پا به توپ حرکت می‌کند و انتقال توپ را انجام می‌دهد و ساویچ در میان مدافعان جاگیری می‌کند. گاهی ایموبیله هم عقب می‌‌آید و شروع کننده حرکت پا به توپ است. هماهنگی بازیکنان لاتزیو در بازی تک‌ضرب و یک و دو کردن در موفقیت این الگو نقش حیاتی دارد. لاتزیو از این روش نیز گل‌های زیادی به ثمر رسانده است.

گل چهارم لاتزیو به اسپال حاصل جاگیری خطی مهاجمان در جلوی دفاع و کار ترکیبی

فیورنتینا - لاتزیو: جاگیری ساویچ در میان مدافعان و عقب آمدن ایموبیله برای انتقال توپ و کار ترکیبی. در این صحنه لوییس آلبرتو با کورئا یک و دو و موقعیت خطرناکی خلق می‌کند

فیورنتینا – لاتزیو: جاگیری ساویچ در میان مدافعان و عقب آمدن ایموبیله برای انتقال توپ و کار ترکیبی. در این صحنه لوییس آلبرتو با کورئا یک و دو و موقعیت خطرناکی خلق می‌کند.

انتقال فاز و ضد حمله

بالاتر گفتیم که در بازیسازی لاتزیو معمولا بازیکنان میانی خود را بای پس می‌کند، زیرا ساویچ معمولا به خط حمله اضافه می‌شود و لیوا و آلبرتو هم بازیکنانی نیستند که حفظ توپ و بازیسازی انجام بدهند. در عوض قابلیت مهم بازیکنی مثل لوییس آلبرتو در زمان ضد حمله و انتقال فاز به چشم می‌آید. اشاره کردیم که لاتزیو از معدود تیم‌هایی است که از مهاجمانش در ساختار دفاعی سه لایه ای در جلوی توپ استفاده نمی‌کند. آن‌ها معمولا بالا می‌مانند تا به سرعت هدف ضد حمله باشند. در مواقعی هم که به دفاع کمک می‌کنند این کار را با پرس از عقب انجام می‌دهند نه قرار گرفتن در ساختار دفاعی جلوی توپ. این تفکری آوانگارد در فوتبال مدرن است. زیرا مدت‌هاست که بیشتر مربیان بزرگ به سمت طراحی تاکتیک‌هایی رفته‌اند که از مهاجمان یا به صورت پرس فعال و شدید بالای زمین، و یا با اضافه شدن به چیدمان دفاعی فشرده تیمی جلوی توپ، استفاده می‌کنند.

حرکت انفجاری لوییس آلبرتو در ضدحمله منجر به گل دوم لاتزیو برابر اسپال

اینجا به نکته بسیار مهمی می‌رسیم و آن پاسخ این سئوال است که چطور علیرغم اینکه لاتزیو معمولا مالکیت توپ کمتری دارد همیشه و در همان نگاه اول بازی این تیم به شدت هجومی به نظر می‌آید؟ دلیل آن همین شیوه دفاع کردن است. 3 بازیکن عقب زمین و 5 بازیکن میانی، وظیفه دارند که توپ را پس بگیرند و به سرعت به مهاجمان برسانند که با فاصله از این تجمع دو تیم در میانه میدان، مترصد دریافت توپ هستند. در این حالت است که لوییس آلبرتو در نقش رابط و اتصال دهنده یونیت‌های دفاعی و هجومی تیم، در این فصل عملکردی درخشان داشته است. او خیلی به کار بازی مالکانه نمی‌آید زیرا قدرت پرس گریزی و توانایی حفظ بازی در فضای بسته و بازیسازی تحت فشار او بالا نیست اما در عوض در صورت باز شدن فضا – که در حالت ضد حمله معمولا رخ می‌دهد- با سرعت خوب و فرارهای انفجاری عالی و پاس های عمقی خوب، سرعت لاتزیو در انتقال فاز را بالا برده و این تیم را در ضدحمله بسیار خطرناک می‌کند.

باز هم نقش مهم لوییس آلبرتو در ضدحمله و بازیابی توپ برگشتی منجر به گل دوم برابر میلان

نکته مهم درباره تیم لاتزیو که باعث شده در انتقال فاز موفق باشد، فراوانی گزینه‌ها، و بالا ماندن مهاجمان است. بازی خوب و هماهنگ تیم در خط دفاعی این اجازه را به مهاجمان می‌دهد که بالا بمانند. خصوصا آداپته شدن دو وینگر و ترکیب آن‌ها با خط دفاعی ترکیبی تیم. این فصل لاتزیو دو وینگر جدید خریده. یکی لاتزاری که از اسپال به این تیم اضافه شده و دیگری جانی رودریگز وینگر اسپانیایی. این دو بازیکن که احتمالا به هدف ساختن ذخیره‌های مطمئن برای لولیچ و ماروسیچ خریداری شده بودند به حدی خوب بازی کردند که هر دو در بازی‌های زیادی به عنوان یار اصلی به میدان رفتند.

کورئا و ایموبیله علی‌رغم این که توپ توسط کوادرادو در آستانه‌ ورود به یک سوم لاتزیو است، بدون مشارکت در دفاع، مترصد حرکت رو به جلو و  دریافت توپ برای ضدحمله هستند

کورئا و ایموبیله علی‌رغم این که توپ توسط کوادرادو در آستانه‌ ورود به یک سوم لاتزیو است، بدون مشارکت در دفاع، مترصد حرکت رو به جلو و  دریافت توپ برای ضدحمله هستند.

نتیجه گیری

لاتزیو تیمی است که شبیه هیچ تیم دیگری بازی نمی‌کند. این جمله، مهم‌ترین نتیجه گیری ما است. شیوه بازی این تیم به دقت برای ترکیب کنونی لاتزیو طراحی شده. بازی مستقیم و انتقال سریع فاز اصول اولیه استراتژی این تیم هستند و شاید یکی دیگر از دلایل مهمی که شیوه بازی لاتزیو را منحصر به فرد می‌کند داشتن سرگی میلینکوویچ ساویچ است. بازیکنی که گستره وسیعی از مسئولیت‌ها را به عهده دارد و تا حدی هم آزادانه و گاهی خارج از الگوی هندسی تیم در زمین حرکت می‌کند. او نه تنها در محدوده کلاسیک پست خود (بین دو محوطه یا باکس تو باکس) در هر دو طرف زمین پرسه می‌زند، بلکه در مواقع بسیاری حتی جلوتر از دو مهاجم تیم، نقش یک فوروارد نوک را بازی می‌کند.

البته برخی می‌پرسند که آیا اگر روزی ساویچ که صحبت از انتقال نجومی او به یکی از غول‌های اروپا مدت زیادی است که مطرح است، زیر نظر یک سوپر مربی که به اجرای مو به موی تاکتیک و موقعیت‌های از پیش نوشته خود تاکید دارد قرار بگیرد، خواهد توانست چنین درخششی را که حاصل بازی آزادانه و سیال او در لاتزیو است تکرار کند؟

سئوال خوبی است.

2 پاسخ

  1. خسته نباشی خیلی عالی، کامل و متفاوت بود. کلا کاری که اینجام میدید معلومه که چقدر با عشق انجام شده.

  2. دمتون گرم
    تازه با سایتتون آشنا شدم
    فوق العاده اید
    ادامه بدید ، این بحثای تاکتیکی واقعا لازمه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *